اکوایران: توجه ویژه ترامپ به کشورهای حوزه خلیج فارس، همچنین برجستهکننده ظهور منطقه بهعنوان یک قدرت ژئوپلیتیکی و اقتصادی است. قدرت مالی کشورهای نفتخیز مانند عربستان، قطر و امارات، در حال مهندسی یک انتقال قدرت از غرب به شرق است.
به گزارش اکوایران، دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، بهوضوح دوست دارد آمریکا بیشتر شبیه کشورهای حوزه خلیج فارس باشد؛ کشورهایی که در نخستین سفر بزرگ خارجیاش در دوره دوم ریاستجمهوری، از آنها بازدید میکند.
در عربستان سعودی، محمد بن سلمان، ولیعهد بیرحم اما توسعهگرا و مدرنیست این کشور، استقبالی سلطنتی با فرش بنفش از او کرد؛ استقبالی که حتی از تحسینهای پرشور مقامات ارشدش در داخل آمریکا هم فراتر رفت. روز چهارشنبه نیز در قطر، نمایش پرزرقوبرق دیگری برای او اجرا شد؛ آن هم پس از آنکه با هواپیمای کهنه ایر فورس وان، و نه بوئینگ 747-8 جدیدی که میزبانانش مایلاند به او هدیه دهند، به دوحه وارد شد.
عصر طلایی خاورمیانه؟
بر اساس گزارش سیانان، ترامپ در سخنرانی مهمی در ریاض گفت: «ما عصر طلایی آمریکا را آغاز کردهایم. عصر طلایی خاورمیانه نیز میتواند همزمان با ما پیش برود». این سفر که شامل توقفی در امارات متحده عربی نیز هست، بهنوعی پنجرهای به دوره دوم ریاستجمهوری او محسوب میشود.
جذب صدها میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی نشان میدهد که شعار «اول آمریکا» به همان اندازه که راهبردی اقتصادیست، سیاستی خارجی نیز هست. و وقتی ترامپ در کنار بن سلمان دیده شد، روشن بود که او در کنار رهبران مستبد ثروتمند، که در کشورهایشان مرز بین سیاست و سود شخصی محو شده، احساس راحتی میکند. هیچکس در ریاض از این شکایت نداشت که این سفر در عمل تأییدی ضمنی است بر معاملات تجاریای که پسران ترامپ در کشورهای مسیر سفر او بستهاند.
اما توجه ویژه ترامپ به کشورهای حوزه خلیج فارس، همچنین برجستهکننده ظهور منطقه بهعنوان یک قدرت ژئوپلیتیکی و اقتصادی است. قدرت مالی کشورهای نفتخیز مانند عربستان، قطر و امارات، در حال مهندسی یک انتقال قدرت از غرب به شرق است.
این مسئله در قطر آشکارتر خواهد بود؛ کشوری کوچکتر از ایالت کنتیکت و با جمعیتی حدود ۲.۵ میلیون نفر، که اکنون به محور دیپلماسی جهانی تبدیل شده و به بخشی جداییناپذیر از سیاست خارجی روسایجمهور دموکرات و جمهوریخواه بدل شده است.
این کشور با بازیگران درگیر و گروههای متخاصم در ارتباط است: ایالات متحده، جمهوری اسلامی ایران، روسیه، اوکراین، حماس، اسرائیل، لبنان و جناحهای رقیبش، طالبان، کنگو و شورشیان M23. اگر جنگی نیاز به پایان داشته باشد یا گروگانی باید آزاد شود، قطر که تقریباً نقشی مشابه یک سازمان ملل کوچک بازی میکند، پای کار خواهد بود.
تحولی که ترامپ آرزوی تقلید از آن را دارد
ترامپ به دنبال جذب یک تریلیون دلار سرمایهگذاری از کشورهای خلیج فارس است تا استراتژی اقتصادیاش مبتنی بر تعرفه را متعادل کند. اما چیزی که او را به وجد آورده، تحولاتی است که میزبانانش در کشورهای خود رقم زدهاند، تحولاتی که بدون محدودیتهای قوانین برنامهریزی و الزامات زیستمحیطیای که ترامپ از آنها در آمریکا گله دارد، انجام شدهاند.
با استفاده از صندوقهای ثروت ملی، این کشورها در حال انقلاب در عرصههای ورزش و هنر هستند، همزمان که شهرهای مدرن عظیم، شبکههای حملونقل و استادیومهایی میسازند تا آینده خود را پس از پایان منابع کربنی تضمین کنند. قطر در سال ۲۰۲۲ میزبان جام جهانی فوتبال بود، بخشی از راهبرد روابطعمومیای که منتقدان آن را تلاشی برای تطهیر چهره حقوقبشری ضعیف این کشور از طریق ورزش میدانند. عربستان نیز خرجهای سنگینی را صرف تیمها و لیگهای ورزشی کرده است. در ترکیب سیاست و ورزش، این کشور لیگ حرفهای گلف تأسیس کرده و رویدادهایی را در املاک ترامپ برگزار کرده است. جام جهانی بعدی در سال ۲۰۳۴ در راه است. ترامپ نیز سهشنبه در سخنرانیاش به جیانی اینفانتینو، رئیس فیفا و طرفدار پروپاقرص ترامپ، اشاره کرد.
در منطقهای که او در آن احساس راحتی بسیار بیشتری از پایتختهای رسمی اروپای قدیم میکند، تحسین و حتی حسادت در صدای ترامپ آشکار بود. ترامپ که خود چندین برج ساخته، در ریاض با شگفتی گفت: «آسمانخراشهای باشکوه. واقعاً نبوغی شگفتانگیز است». او ادامه داد: «در شهرهای دیگر این شبهجزیره، مثل دبی و ابوظبی و دوحه، مسقط، این تحولات باورنکردنی و چشمگیر بودهاند. در برابر چشمان ما، نسل جدیدی از رهبران از درگیریهای کهنه و فرسوده گذشته عبور میکنند و آیندهای را میسازند که خاورمیانه نه با آشوب، بلکه با تجارت تعریف میشود؛ جایی که صادرکننده فناوری است، نه تروریسم.»
در تأیید بیپرده ترامپ از مدل توسعه خلیج فارس، بهسختی میتوان تمایلات سیاسی او برای داخل آمریکا را نادیده گرفت. ترامپ برای دستیافتن به قدرتی مشابه رهبران منطقه، با اختیارات استبدادی، آزادیهای سیاسی محدود، بدون نظارت رسانه یا قوه قضاییه، و اختیار خرج میلیاردها دلار بدون پاسخگویی، چه چیزی را حاضر است فدا کند؟
علاقه رئیسجمهور به رهبران اقتدارگرا کاملاً شناختهشده است. اما گفتوگوی او با محمد بن سلمان در روز سهشنبه حتی برای کسی مانند ترامپ هم تکاندهنده بود. او با لبخند معناداری به ولیعهد عربستان، که سازمانهای اطلاعاتی آمریکا او را مسئول قتل فجیع جمال خاشقچی، روزنامهنگار واشنگتنپست در سال ۲۰۱۸ میدانند، گفت: «من خیلی دوستش دارم. بیش از حد. برای همین اینهمه بهش امتیاز میدیم. میدونی؟ زیادیه. چون زیادی دوستت دارم.»
ترامپ بهوضوح اعلام کرد که درهای آمریکای تحت رهبری او برای تجارت باز است و قرار نیست بیش از حد درباره منبع پولها سوال بپرسد. او در آغاز سیاست خارجی فوقواقعگرایانه جدید خود گفت: «در سالهای اخیر، رئیسجمهورهای زیادی در آمریکا دچار این توهم شدند که وظیفهشان نگاه کردن به درون روح رهبران خارجی و استفاده از سیاست آمریکا برای اجرای عدالت در برابر گناهان آنهاست. اما من معتقدم این وظیفه خداست. وظیفه من دفاع از آمریکاست و پیشبرد منافع بنیادی ثبات، رفاه و صلح.»
فراتر از وزن خود مشت زدن؛ قطر چطور به مأمور دیپلماسی آمریکا تبدیل شد؟
جستوجوی بیپایان ترامپ برای «پیروزیها» روز سهشنبه به ۶۰۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری جدید در آمریکا ختم شد. البته رقمهایی از این دست با احتساب قراردادهای قدیمی و وعدههای آیندهای که شاید هرگز محقق نشوند، معمولاً بزرگنمایی میشوند.
با این حال، یک پیروزی دیگر هم اعلام شد: لغو تحریمهای آمریکا علیه سوریه پس از سقوط بشار اسد در سال گذشته. تصمیمی که احتمالاً خشم بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل را برمیانگیزد. ترامپ صبح چهارشنبه با رهبر سوریه، احمد الشرع، دیدار کرد. تحولی چشمگیر، با توجه به اینکه الشرع در گذشته یکی از جهادگرایان تحت تعقیب با جایزه ۱۰ میلیون دلاری از سوی آمریکا بود (این جایزه در دسامبر حذف شد، چون الشرع سعی در برقراری ارتباط دیپلماتیک با رژیم جدیدش داشت). در این دیدار، ترامپ و الشرع با حضور شخصی محمد بن سلمان و تماس تلفنی رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، جلسه برگزار کردند.
کاخ سفید تأکید دارد که سفر ترامپ اساساً مأموریتی اقتصادی است. اما در توقف او در قطر، درهمتنیدگی سیاست اقتصادی و امنیتی آمریکا پررنگتر خواهد شد. قطر کشوریست که بهخوبی تعریف «فراتر از وزن خود مشت زدن» را مجسم میکند. برای تضمین امنیتش در منطقهای پرآشوب و گرفتار درگیریهای مرزی، این کشور خود را به بازیگری غیرقابلجایگزین برای آمریکا و متحدانش تبدیل کرده است. در پایگاه عظیم و زمانی محرمانه العدید در صحرای بیرون از دوحه، باندهای فرود و تأسیسات نظامی آمریکا تا دوردستها امتداد دارند.
در حالیکه ساختارهای ژئوپلیتیک بینالمللی در حال فرسایشاند، دولت قطر بهعنوان میانجیگری نادر در منازعات پیچیده میان دشمنان شناخته شده است، منازعاتی که گاه هزاران کیلومتر آنسوتر از منطقه خود قطر رخ میدهند. محمد بن عبدالرحمن آلثانی، وزیر خارجه قطر، در مصاحبهای با واشنگتنپست که روز دوشنبه منتشر شد، گفت: «ما کشور کوچکی هستیم، اما دامنهای گسترده داریم. گاهی کوچک بودن به شما امکان میدهد سریعتر حرکت کنید و بتوانید با همه طرفها درگیرباشید.»
وزارت خارجه قطر احتمالاً یکی از شلوغترین وزارتخانههای جهان است. این کشور در آزادی گروگانها و تلاش برای آتشبس در جریان جنگ اسرائیل در غزه نقش داشته و میلیاردها دلار کمک به غیرنظامیان فلسطینی ارسال کرده است. نقش بزرگی نیز در تسهیل خروج نیروهای آمریکا از افغانستان ایفا کرد. فقط در همین هفته، قطر در کنار مصر با حماس مذاکره کرده تا آخرین گروگان آمریکایی زنده در غزه، ادن الکساندر را آزاد کند.
قطر پس از تبدیلشدن روسیه به یک منفور جهانی بهدلیل تهاجم به اوکراین، کانالهای ارتباطی با مسکو را باز نگه داشت و همین امر امکان آزادی چند گروه از کودکان اوکراینی گرفتار در جنگ را فراهم کرد. این کشور همچنین بین دولت بایدن و رژیم مادورو در ونزوئلا میانجیگری کرد؛ فرآیندی که منجر به آزادی ۱۰ آمریکایی شد. اکنون هم میزبان مذاکرات صلح بین جمهوری دموکراتیک کنگو و شورشیان M23 مورد حمایت روانداست، مذاکراتی برای پایان دادن به درگیریهایی که هزاران کشته و بحرانی انسانی ایجاد کرده است.
تمایل قطر به گفتوگو حتی با افراطیترین گروهها گاه باعث خشم همسایگانش شده، از جمله عربستان سعودی که بارها با قطر دچار بحران دیپلماتیک شده است. در آمریکا نیز، شبکه الجزیره که بخشی از بودجهاش از دولت قطر تأمین میشود، در دوران جنگ عراق بارها به جانبداری و جهتگیری متهم شد. قانونگذاران آمریکایی بارها از دولتها خواستهاند روابط با قطر را قطع کنند، بهدلیل اینکه این کشور اجازه داده اعضای طالبان، حماس و اخوانالمسلمین در آن ساکن شده و فعالیت کنند.
اما درهای باز قطر اغلب به نفع سیاست خارجی آمریکا عمل کرده است. قطر میتواند با بازیگرانی صحبت کند که دولت آمریکا حتی نمیتواند به آنها نزدیک شود. این کشور به ابزار دیپلماسی نیابتی برای رؤسایجمهور آمریکا بدل شده و بازتاب منطقهای است که در حال رشد است.
پیشنهاد بیشرمانه
استیون کوک از شورای روابط خارجی در یک نشست خبری اخیر گفت: «عربستان نقش میانجیگری بین اوکراین و روسیه را ایفا میکند. امارات متحده عربی نقشی کلیدی در بازگرداندن آمریکاییهای زندانی در روسیه داشته. قطر نیز نقش بزرگی در غزه ایفا کرده و برای آتشبس تلاش میکند. و حالا عمان هم درگیر مذاکرات هستهای با جمهورس اسلامی ایران و هم در ارتباط با حوثیها شده». کوک افزود: «بهنظر میرسد دولت ترامپ، شرکای خود در خلیج فارس را واسطههای مورد اعتمادش میداند نه متحدان اروپایی با معاهده رسمی یا شرکای دیگر.»
اما زیرکی دیپلماتیک قطر ظاهراً در ماجرای هدیه هواپیمای ایر فورس وان کارساز نبوده است. پیشنهاد اهدای یک فروند بوئینگ 747 جدید به آمریکا، با هدف پر کردن فاصله زمانی تا آماده شدن هواپیماهای ریاستجمهوری جدید، از سوی منتقدان بهعنوان تلاشی آشکار برای تأثیرگذاری بر ترامپِ معاملهمحور و فاقد ملاحظات اخلاقی تلقی شده است. رئیسجمهوری که خود گفته رد کردن این پیشنهاد «احمقانه» خواهد بود. چنین هدیهای نه تنها میتواند نقض آشکار قانون اساسی آمریکا تلقی شود، بلکه نهادهای اطلاعاتی آمریکا مجبور خواهند بود هواپیما را بهدقت بررسی کنند تا مطمئن شوند که از سوی قدرتهای خارجی دستکاری نشده است.
این پیشنهاد همچنین توجهها را به وجه تاریکتری از قطر جلب کرده است: سابقه حقوق بشریای که وزارت خارجه دولت بایدن آن را «آلوده به زندانیان سیاسی، محدودیتهای آزادی بیان، و نظام قضایی مختلشده» توصیف کرده است. برخی جمهوریخواهان نیز نسبت به این ایده ابراز تردید کردهاند.
رند پل، سناتور جمهوریخواه ایالت کنتاکی، روز دوشنبه در برنامهای از شبکه فاکسنیوز گفت: «بسیاری از مردم قطر از مشارکت در حکومت محروماند. و برخی از اقلیتهای مذهبی در آنجا بدرفتاری میبینند. بنابراین، من واقعاً طرفدار آنها نبودهام». او ادامه داد: «برایم سوال است که آیا توانایی ما برای قضاوت درباره کارنامه حقوق بشری قطر، تحتتأثیر این هدیه بزرگ قرار نخواهد گرفت؟» و در پایان گفت: «من خودم آن را قبول نمیکردم. این فقط نظر من است. فکر نمیکنم ایده خوبی باشد.»