جمعیت ایران در آستانهی تغییرات مهمی قرار دارد. دادههای رسمی نشان میدهند که در سالهای پیشرو، کشور با ترکیب متفاوتی از جمعیت روبهرو خواهد شد؛ تغییری که فقط به عدد کل جمعیت محدود نمیشود، بلکه در عمق ساختار سنی، استانی و جنسیتی خود را نشان میدهد. این تحولات، پیامدهای گستردهای بر اقتصاد، سیاستهای اجتماعی و حتی سبک زندگی مردم خواهند داشت.
مرکز آمار ایران بر اساس روشهای آماری، چند سناریو برای آینده جمعیت ترسیم کرده است. این سناریوها از کاهش شدید باروری تا رشد بالای آن را در بر میگیرند. آنچه اهمیت دارد این است که آینده جمعیت کشور به شدت به سیاستهای حمایتی از خانواده و شرایط اجتماعی و اقتصادی گره خورده است. هر کدام از این سناریوها، تصویری متفاوت از ایران ۱۴۱۵ به ما نشان میدهند؛ از جامعهای با رشد کم و پیری فزاینده تا وضعیتی با افزایش چشمگیر جمعیت جوان.
برآوردها نشان میدهند جمعیت ایران در سال ۱۴۱۵، بسته به سناریوی باروری، بین حدود ۹۰ تا ۹۳ میلیون نفر خواهد بود. در نگاه اول، این تفاوت چند میلیونی چندان بزرگ به نظر نمیرسد، اما پشت این اعداد نکتهای مهم پنهان است: حتی در صورت افزایش نرخ باروری، رشد جمعیت ایران دیگر پرشتاب نخواهد بود. به بیان دیگر، کشور وارد مرحلهای تازه شده است؛ مرحلهای که با ثبات جمعیت و آغاز روند پیری همراه است.
یکی از یافتههای مهم، تفاوت شدید رشد جمعیت میان استانهاست. برخی استانها در جنوب و شرق ایران رشد بالایی خواهند داشت و این میتواند فشار تازهای بر منابع آب، آموزش و اشتغال وارد کند. در مقابل، تعدادی از استانهای غربی و شمالی کاهش جمعیت را تجربه میکنند که پیامد آن، خالی شدن تدریجی شهرستانها و افزایش نسبت سالمندی است. این نامتوازنی میتواند اختلافات توسعهای و اقتصادی بین مناطق مختلف کشور را تشدید کند.
تحولات جمعیت ایران فقط در عدد کل خلاصه نمیشود. دادهها نشان میدهند تا سال ۱۴۱۵ سهم کودکان کاهش و سهم سالمندان افزایش خواهد یافت. در ظاهر ممکن است این تغییر کوچک به نظر برسد، اما در عمل تعیینکننده است. جمعیت کمتر در سنین پایین به معنای کاهش ورودی نیروی تازه به بازار کار است و از طرف دیگر، جمعیت بالاتر سالمندان بار سنگینی بر صندوقهای بازنشستگی و نظام سلامت خواهد بود.
نکته قابل توجه دیگر، تغییر در ترکیب جمعیت زنان است. سهم زنان سالمند بهطور چشمگیری افزایش پیدا میکند و همین مسئله احتمالاً فشار بیشتری بر نظام بهداشت و تأمین اجتماعی وارد خواهد کرد. از سوی دیگر، افزایش جمعیت زنان در سن اشتغال، میتواند فرصتی برای رشد اقتصادی باشد؛ اما به شرطی که موانع ساختاری بازار کار برطرف شود. در غیر این صورت، این تغییر میتواند به بیکاری گسترده میان زنان تحصیلکرده و حتی مهاجرت نخبگان منجر شود.
آینده جمعیت ایران پر از تغییراتی است که بخشی از آنها در آمارهای امروز دیده میشوند. جمعیتی پیرتر، توزیعی نامتوازن بین استانها و فشارهای تازه بر بازار کار و نظام رفاهی، بخشی از تصویری است که تا سال ۱۴۱۵ پیش روی ما قرار دارد. اما همه چیز قطعی نیست؛ مسیر آینده بستگی به تصمیمها و سیاستهایی دارد که امروز اتخاذ میشوند.