مینا دو سال است تصمیم دارد از شوهرش جدا شود. این زن برای اعتمادآنلاین از سختی‌های تلاش دوساله برای جدایی می‌گوید و دلایل این درخواستش را توضیح می‌دهد.
*چه مدتی با شوهرت زندگی کردی؟
تقریباً یک سال.
*یعنی به خاطر یک سال زندگی، دو سال است که طلاق را پیگیری می‌کنی؟
بله. من یک سال زندگی کردم و دو سال است دنبال طلاق هستم، چون شوهرم هر کاری می‌کند تا من را طلاق ندهد.
*چرا می‌خواهد تو را طلاق ندهد؟
به خاطر اینکه لجباز است. شوهرم می‌گوید باید همان کاری را که او می‌خواهد من انجام دهم و مشکلم با او همین است.
*در این مدت از مشاور کمک گرفتید؟
شوهر من بجز کاری که خودش دوست دارد انجام دهد هیچ کار دیگری نمی‌کند. نه پیش مشاور می‌رود و نه اینکه رفتارش را درست می‌کند. او با لجبازی سعی می‌کند من را نگه دارد و اصلاً هم تلاشی نمی‌کند زندگی‌اش را تغییر دهد. او به من گفته آنقدر برای طلاق دوندگی کن تا زندگی‌ات خراب شود.
*بچه هم دارید؟
نه. ما هنوز بچه‌دار نشده بودیم که من تصمیم به طلاق گرفتم.
*خانواده‌ات چه نظری دارند؟
شوهر من به جای اینکه کارهایش را درست کند، به دیگران توهین می‌کند. او به خانواده من بی‌احترامی می‌کند. وقتی پدر یا مادرم به خانه‌ام می‌آیند به آنها بی‌محلی می‌کند. من را در مقابل همه قرار می‌دهد. از این وضعیت خسته شده‌ام. راهی بجز طلاق برای من نگذاشته است.
*بعد از طلاق چه می‌کنی؟
با وضعیتی که شوهرم درست کرده باید مدت طولانی پیش روانپزشک بروم تا سلامت روان خودم را به دست بیاورم. بعد از آن کم‌کم زندگی‌ام را درست می‌کنم.
