در نگاه نخست تجربهی شنژن به یک نقشهی راه موفق شباهت دارد: شهری که با سیاستگذاری ریسکپذیر، جذب سرمایهی خارجی و آزادی در آزمونوخطا، به یکی از پویاترین قطبهای فناوری جهان تبدیل شد. پس چرا چنین مدلی در این ابعاد، در دیگر مناطق روبهرشد جهان و بهویژه کشورهای درحالتوسعه تکرار نشد؟
شاید به این دلیل که شنژن نه صرفاً حاصل یک برنامهریزی دقیق، بلکه نتیجهی کمنظیری از تلاقی تاریخ، جغرافیا، سیاست و ارادهی رهبری بود؛ ترکیبی که بازآفرینی آن در عمل چندان ساده نیست.
در وهله اول، شنژن بهگونهای استثنایی از زمانبندی تاریخی بهره برد: آغاز اصلاحات دنگ شیائوپینگ در کشوری خسته از انقلابفرهنگی، با انبوه نیروی کار ارزان و بازاری آماده. این شهر در بزنگاهی از جهانیسازی، آزادسازی تجاری و عطش سرمایهگذاران جهانی برای تولید ارزان توسعه یافت.
دوم، این شهر تازهتأسیس توانست از زیرساختها، سرمایه، مدیریت و شبکههای تجاری هنگکنگ بهره ببرد؛ مزیتی که برای دیگر مناطق ویژه اقتصادی چین (مانند شانتو، ژوهای یا شیامن) در دسترس نبود و به همین دلیل هیچکدام نتوانستند همتای شنژن رشد و پیشرفت دیوانهواری را تجربه کنند.
اما مهمتر از همه، شنژن از حمایت تمامقد رهبری مرکزی برخوردار بود. دنگ شیائوپینگ این شهر را آزمایشگاه شخصی اصلاحات خود کرد: با قوانین ویژه، اختیارات گستردهی محلی و آزادی در جذب سرمایه. در بسیاری از کشورها، چنین سطحی از هماهنگی بین دولت مرکزی و محلی، یا اینچنین انعطاف نهادی، از اساس قابلتصور نیست.
از منظر نهادی نیز شنژن از ویژگی منحصربهفردی بهره برد: قابلیت تغییر لحظهای. در بسیاری از کشورها تغییر قوانین یا اصلاح ساختارها فرآیندی زمانبر و سیاسی است. اما در شنژن، انعطاف نهادی نه یک ویژگی جانبی، بلکه یکی از اصول بنیادین مدل محسوب میشد. مدیران محلی میتوانستند مقررات واردات، مقررات کار، یا سیاستهای سرمایهگذاری را تغییر دهند تا فرصت از دست نرود؛ چیزی که در یک نظام بسته یا بوروکراتیک سنگین غیرممکن به نظر میرسد.
در مرحلهی بعد شنژن همچنین در دورانی رشد کرد که جهان مشتاق ورود به چین بود: دوران اعتماد، زنجیرههای جهانی بیمرز و تقاضای بینالمللی برای تولید ارزان. اما امروز با افزایش تنشهای ژئوپلیتیکی و بازتعریف زنجیرههای تأمین، این مسیر دیگر هموار نیست.
حتی در خود چین هم هیچ شهر جدیدی نتوانست جای شنژن را بگیرد. پودونگ شانگهای با پشتوانهی خودِ شانگهای تاحدی موفق شد؛ اما پروژهای مانند شیونگآن که «شنژن شمال» لقب گرفت، هنوز در مرحلهی آزمایش قرار دارد.
تکرار شنژن یعنی تکرار تاریخ، اما تاریخ هیچگاه خودش را به یک شکل بازنویسی نمیکند. ممکن است دیگر کشورها یا شهرها از مدل شنژن الهام بگیرند، چه در آزادسازی اقتصادی و چه در مناطق آزمایشی ویژه، یا در ساخت اکوسیستمهای فناورانه؛ اما آیا میتوانند معجونی از همان زمانبندی، مکان و سیاست را در دست داشته باشند؟