اکوایران: نماینده غیرموثر ترامپ نمادی از تمام آن چیزهایی است که در سیاست خارجی کنونی آمریکا ناکارآمد و معیوب است.
به گزارش اکوایران، به یاد دارید زمانی که دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، تهدید کرد اگر روسیه با آتشبس در اوکراین موافقت نکند «عواقب شدیدی» در انتظارش خواهد بود؟ یا وقتی هشدار داد در صورت عدم توافق ولادیمیر پوتین با صلح، تحریمهای بیرحمانهای علیه مسکو اعمال خواهد کرد؟ یا زمانی که در گفتوگو با فاکسنیوز گفت اگر پوتین به جنگ پایان ندهد، خوشحال نخواهد بود؟
به نوشته فارن پالیسی، تمام این سخنان درست پیش از نشست ترامپ و پوتین در آلاسکا در ۱۵ اوت مطرح شد. در آن روزها، رسانههای آمریکایی پر بود از گزارشهایی درباره خشم ترامپ از پوتین و تغییر احتمالی رویکرد او به سود اوکراین. اما پس از برگزاری مراسم پر زرق و برق «تحسین متقابل» میان آمریکا و روسیه در هفته گذشته، همه آن گزارشها مثل برفهای سال گذشته آب شد و به فراموشی سپرده شد. همان خبرنگارانی که پیشتر ادعاهای متناقضی را منتشر میکردند، حالا با شور و شوق درباره «فضای مثبت» دیدارهای ترامپ با زلنسکی و دیگر رهبران اروپایی در کاخ سفید مینویسند، بیآنکه خطاهای گذشته خود را به خاطر بیاورند.
ترامپ در آلاسکا پوتین را، که بهعنوان جنایتکار جنگی تحت پیگرد قضایی است، به لیموزین خود دعوت کرد، در انظار عمومی او را غرق در چاپلوسی و ستایش کرد و از آینده درخشان روابط آمریکا و روسیه سخن گفت. (مثلاً ترامپ روسیه را «قدرت شماره دو جهان» خواند، در حالی که اقتصاد این کشور حتی از اقتصاد ایتالیا هم کوچکتر است). پوتین از این توجه لذت میبرد و بازگشتش از انزوای بینالمللیِ پس از سال ۲۰۲۲ را جشن میگرفت. سیاستمداران روس این دیدار را پیروزی بزرگی برای مسکو دانستند. اندکی بعد، روسیه بار دیگر با حملات پهپادی و موشکی به شهرهای اوکراین، دستکم ۱۴ غیرنظامی را کشت و نیروهای روسی در خطوط مقدم پیشروی کردند.
انتظار پرابهام
انتظاری کییف باید از «میانجیگری صلحجویانه» ترامپ داشته باشد هنوز مبهم است، اما نشانههای اولیه بهشدت نگرانکنندهاند. ترامپ در گفتوگوی خود با ولودیمیر زلنسکی پس از نشست آلاسکا، بار دیگر لحنی آمرانه به خود گرفت و گفت پایان جنگ «به عهده او» است. هرچند هنگام استقبال از زلنسکی و رهبران اروپایی در کاخ سفید در ۱۸ اوت، لحنی ملایمتر اتخاذ کرد، اما واقعیت تغییر نمیکند: نتیجه نشست ترامپ و پوتین فشار آشکار واشنگتن بر اوکراین برای واگذاری بخشی از سرزمینش است. حتی فراتر از این، واشنگتن به نمایندگی از مسکو میخواهد کییف مناطقی را واگذار کند که اساساً در اشغال روسیه نیستند.
ترامپ در دیدار خود با زلنسکی و رهبران اروپایی در کاخ سفید از احتمال ارائه تضمینهای امنیتی آمریکا به اوکراین در صورت دستیابی به توافق سخن گفت. اما در پسِ لبخندها و بیانیههای مثبت، نوعی دلواپسی آشکار دیده میشد. امانوئل ماکرون، رئیسجمهور فرانسه، در کنفرانس خبری گفت: «مطمئن نیستم رئیسجمهور پوتین واقعاً به دنبال صلح باشد.» نگرانی او بهجا بود، زیرا پوتین خود را پیروز جنگ میداند و احتمالاً ترامپ را همانند گذشته در بازی وقتکشی گرفتار خواهد کرد، در حالی که جنگ را ادامه میدهد.
«وزیر خارجه در سایه»
هرچند تصمیم نهایی با ترامپ است، اما اگر استیو ویتکوف، «وزیر خارجه در سایه» ترامپ، نبود این مذاکرات هرگز به وضعیت کنونی نمیرسید. سفرهای متعدد او به مسکو زمینهساز تحولات اخیر شد. پس از آخرین دیدار او با پوتین در مسکو، اروپاییها از اینکه ویتکوف بهطور کامل سخنان روسها را اشتباه فهمیده بود، شوکه شدند. سخنگوی کاخ سفید این روایت را رد کرد و مدعی شد ویتکوف همهچیز را درست فهمیده است. اما چنین خطایی از نمایندهای که کارشناسان وزارت خارجه و شورای امنیت ملی آمریکا را کنار گذاشته و گاهی صرفاً به مترجمان معرفیشده از سوی کرملین متکی بوده، چندان عجیب نیست. این اقدام، نقض آشکار اصول دیپلماتیک است. ویتکوف حتی متهم است نام استانهای اوکراینی را که درباره سرنوشتشان مذاکره میکند، نمیداند.
با وجود این، نشست آلاسکا برگزار شد و ویتکوف یکی از افراد حاضر در اتاق دیدار ترامپ و پوتین بود. رمز بقای او در نزد ترامپ شاید تلاشش برای جلب نظر پوتین باشد؛ از تکرار روایتهای کرملین گرفته تا ادعای تبعیض علیه روسزبانان در شرق اوکراین، روایتی که با واقعیت نمیخواند، چرا که صدها هزار نفر از همان مناطق به سمت غرب، به اوکراین دموکراتیک گریختهاند. ارتش اوکراین پر است از سربازان روسزبان و در شهرهایی چون کییف و خارکیف زبان روسی همچنان عادی است. با این حال ویتکوف در مصاحبهای با فاکسنیوز گفت: «فکر نمیکنم پوتین بخواهد سراسر اروپا را بگیرد. حرفش را در این زمینه باور دارم و فکر میکنم اروپاییها هم به این باور نزدیک میشوند.»
او حتی در گفتوگو با تاکر کارلسون مدعی شد اشغال سرزمینهای اوکراین توسط روسیه با «همهپرسیهایی که اکثریت قاطع مردم در آن خواستار حاکمیت روسیه بودند» مشروعیت یافته است، در حالی که این همهپرسیها زیر سایه تفنگ سربازان متجاوز برگزار شد. او به کارلسون گفت: «من پوتین را آدم بدی نمیدانم. او فردی بامروت و عالی است.» و در مصاحبه با والاستریت ژورنال نیز گفت: «پوتین برای کشورش قوی است و به کاری که میکند باور دارد». سخنی که درباره تقریباً هر رهبری که به نابودی همسایگانش یا به هم ریختن نظم بینالمللی روی آورده، صدق میکند.
شاید یکی از دلایل این نگاه، بیمیلی آشکار ویتکوف به سفر به اوکراین و مشاهده واقعیات جنگ باشد. جالب اینکه کیت کلوگ، ژنرال بازنشسته ارتش آمریکا و نماینده ویژه واشنگتن در امور روسیه و اوکراین، که مرتب به کییف سفر میکند، عملاً از فرآیند تصمیمگیری کنار گذاشته شده است، در حالی که ویتکوفِ ناکارآمد و همصدا با پوتین در نشست آلاسکا حضور یافت و حتی برای دفاع از نتایج آن با شبکه سیانان مصاحبه کرد. اما همان زمان که ویتکوف از احتمال برگزاری نشست سهجانبه ترامپ، پوتین و زلنسکی سخن میگفت، روسها این ایده را رد میکردند و اروپاییها نیز همچنان تأکید داشتند که پیش از آغاز مذاکرات جدی باید آتشبس برقرار شود.
در جهانی که دقت و حرفهایگری اهمیت داشته باشد، ویتکوف مدتها پیش از سمت خود کنار گذاشته میشد. اما او دقیقاً به این دلیل ارتقا یافته که نماد کامل رویکرد سطحی ترامپ به روابط بینالملل است. این دو نفر ادامهدهنده سنت دیرینه بیاعتنایی آمریکا به تخصص دیپلماتیکاند؛ سنتی که بر این توهم بنا شده است که «عقل سلیم» و چند لبخند و شوخی دوستانه میتواند جایگزین شناخت ایدئولوژیهای خارجی، کینههای تاریخی یا منافع تثبیتشده شود. تحت رهبری ترامپ و ویتکوف، این توهم به شکلی خطرناک و مضحک تشدید شده است.
کرنش خجالتآور
مهمتر از همه، نشست آلاسکا بار دیگر عمق شیفتگی ترامپ با روسیه را آشکار ساخت. یافتن راهحل دیپلماتیک برای جنگ روسیه و اوکراین هرگز نیازمند چنین میزان شرمسارکنندهای از کرنش در برابر دیکتاتور روس نبود، اما ترامپ بیپروا به این کار تن میدهد. او هیچ اهمیتی به اخلاق یا بیاخلاقی پوتین نمیدهد. پوتین رهبر کشوری بزرگ و ظاهراً قدرتمند است و به همین دلیل باید ستایش شود. در نگاه ترامپ، زلنسکی چنین جایگاهی ندارد؛ او صرفاً یک دستنشانده است که باید دستور بگیرد.
اما آیا اوکراینیها و متحدان اروپاییشان واقعاً حاضر خواهند شد هزاران کیلومتر مربع از خاک خود را به روسیه واگذار کنند؟ بعید به نظر میرسد. اگر ترامپ و ویتکوف بخواهند چنین توافق ناعادلانهای را به کییف تحمیل کنند، احتمالاً با شگفتی خواهند دید که اوکراینیها، بهرغم لافزنیها و وعدههای واهی، تسلیم نخواهند شد. اوکراینیها فقط برای حفظ خاک خود نمیجنگند، بلکه برای حاکمیت ملی، دموکراسی و موجودیت کشورشان به میدان آمدهاند. مسکو و واشنگتن هرچه میخواهند میتوانند دیکته کنند، اما تا زمانی که به علت اصلی این جنگ پرداخته نشود، هیچ صلح واقعی برقرار نخواهد شد.