اکوایران: نااطمینانی در اقتصاد و بازارهای مالی تأثیر زیادی بر تصمیمگیری افراد و نهادها دارد، به همین دلیل روشهای مختلفی برای اندازهگیری آن، از جمله تحلیل اخبار، نظرسنجیها، دادههای بازار و مدلهای آماری توسعه یافتهاند. درک تفاوت میان انواع نااطمینانی، بهویژه نااطمینانی نایتین که با ابهام کامل همراه است، برای تحلیل بهتر رفتار اقتصادی در شرایط مختلف ضروری است.
در دنیای امروز که اتفاقات غیرمنتظره زیادی رخ میدهد، موضوع نااطمینانی در اقتصاد و بازارهای مالی اهمیت زیادی پیدا کرده است. مقالهای با عنوان «چه چیزی درباره نااطمینانی قطعی است؟» تلاش کرده روشهای مختلف اندازهگیری این نااطمینانی را بررسی کند. نااطمینانی میتواند باعث شود تصمیمگیری برای خانوادهها، شرکتها و حتی دولتها سختتر شود، چون نمیدانند آینده چه چیزی در پیش دارد. به همین دلیل، پژوهشگران و سیاستگذاران به دنبال راههایی هستند تا این نااطمینانی را بهتر درک و اندازهگیری کنند.
چرا اندازهگیری نااطمینانی مهم است و انواع اصلی آن کدامند؟
نااطمینانی بهخصوص در زمانهای بحران، مثل بحران مالی سال ۲۰۰۸ یا شیوع کرونا، خیلی بیشتر به چشم میآید. وقتی مردم یا شرکتها احساس نااطمینانی میکنند، معمولاً در خرج کردن یا سرمایهگذاری محتاطتر عمل میکنند. این باعث میشود اقتصاد کند شود. برای همین، محققان تلاش کردهاند ابزارهایی بسازند که بتوانند میزان نااطمینانی را اندازهگیری کنند.
در این مقاله، سه نوع اصلی از روشهای اندازهگیری نااطمینانی معرفی شده است. نوع اول روشهایی است که بر اساس اخبار، نظرسنجیها یا مدلهای آماری ساخته میشوند. نوع دوم روشهایی است که به قیمت داراییها و بازارهای مالی نگاه میکنند. نوع سوم هم مربوط به نوع خاصی از نااطمینانی به نام «نااطمینانی نایتین» است که با ابهام درباره آینده سر و کار دارد.
نگاهی به روشهای مختلف اندازهگیری نااطمینانی
در دسته اول، پژوهشگران به محتوای روزنامهها و اخبار نگاه میکنند. مثلاً بررسی میکنند چند مقاله درباره اقتصاد و نااطمینانی نوشته شده است. بر این اساس شاخصهایی مثل شاخص نااطمینانی سیاست اقتصادی ساخته میشود. این شاخصها به ما نشان میدهند که در چه دورههایی مردم و رسانهها بیشتر درباره نااطمینانی حرف زدهاند.
روش دیگر در این دسته، استفاده از نظرسنجیهاست. مثلاً از کارشناسان خواسته میشود پیشبینی کنند نرخ رشد اقتصادی یا تورم چقدر خواهد بود. اگر پیشبینیها خیلی با هم فرق داشته باشد، نشان میدهد که نااطمینانی بالاست. همچنین، با استفاده از روشهای آماری میتوان فهمید کدام قسمت از نوسانات اقتصادی قابل پیشبینی است و کدام قسمت نه. این هم یک راه برای سنجش نااطمینانی است.
در دسته دوم، به بازارهای مالی نگاه میشود. قیمتها در بازارها میتوانند اطلاعات زیادی درباره انتظار سرمایهگذاران از آینده بدهند. مثلاً وقتی نوسان قیمت یک سهام زیاد باشد، یعنی نااطمینانی درباره آن بیشتر است. یا شاخصهایی مثل VIX که به «شاخص ترس» معروف است، نشان میدهد بازار درباره آینده چقدر نگران است. تفاوت بین آنچه بازار فکر میکند اتفاق میافتد و آنچه واقعاً رخ میدهد نیز میتواند نشانهای از میزان نااطمینانی باشد.
برخی ابزارهای مالی مانند آپشنها (قراردادهایی برای خرید یا فروش در آینده) هم اطلاعاتی درباره نااطمینانی میدهند. چون قیمت این ابزارها به باور مردم درباره آینده بستگی دارد، میتوان از آنها برای اندازهگیری نااطمینانی استفاده کرد. این روشها فقط برای سهام نیستند، بلکه برای ارز، نرخ بهره و حتی کالاهایی مثل نفت هم به کار میروند.
نااطمینانی نایتین و نتایج کلیدی
نوع سوم نااطمینانی، یعنی نااطمینانی نایتین، تفاوت مهمی با بقیه دارد. در شرایط معمولی، وقتی میگوییم نااطمینانی وجود دارد، منظور این است که نمیدانیم چه اتفاقی میافتد، ولی میدانیم احتمال هر نتیجه چقدر است. اما در نااطمینانی نایتین، حتی احتمالها هم معلوم نیستند. یعنی نمیدانیم اصلاً چه سناریوهایی ممکن است پیش بیاید.
در این شرایط، مردم معمولاً به بدترین حالتها وزن بیشتری میدهند، چون نمیتوانند با اطمینان قضاوت کنند. این نوع تفکر باعث میشود تصمیمگیریها محتاطانهتر و حتی محافظهکارانهتر شود. پژوهشگران برای این نوع نااطمینانی هم شاخصهایی ساختهاند، مثل شاخص ابهام (Ambiguity Index).
سه نکته درباره نااطمینانی
بررسی این ابزارها چند نکته مهم به ما یادآوری میکند. اول اینکه باید دقیق بدانیم چه نوع نااطمینانی را داریم بررسی میکنیم، چون ابزارهای مختلف چیزهای متفاوتی را میسنجند. دوم اینکه هیچکدام از این روشها کامل نیستند و هر کدام محدودیتهایی دارند. سوم اینکه نااطمینانی میتواند اثر زیادی بر اقتصاد و رفتار مردم بگذارد. در نهایت هم اینکه نااطمینانی فقط یک موضوع داخلی نیست؛ از کشوری به کشور دیگر منتقل میشود و یک جنبه جهانی دارد.