اکوایران: دگرگونی مارکو روبیو، بازتابی است از تحولی که در دیدگاه آمریکا نسبت به جایگاه جهانیاش در دوره ریاستجمهوری دونالد ترامپ رخ داده است. کشوری که زمانی ستون نظم بینالمللی پس از جنگ جهانی دوم بود، حالا به سمت انزواطلبی «اول آمریکا» (America First) رفته است، رویکردی که با تحقیر نهادهای چندجانبه، بیاعتمادی به متحدان سنتی و نگاه کاملاً معاملهمحور به سیاست خارجی تعریف میشود.
به گزارش اکوایران، مارکو روبیو زمانی در مجلس سنا جمهوریخواهی محافظهکار بود که به ارزشهای سنتی حزب پایبند بود. او طرفدار گسترش دموکراسی و حقوق بشر در جهان و قدرت نرم آمریکا بود اما به مرور با قدرت گرفتن دونالد ترامپ، مارکو روبیو هم تبدیل به فردی متفاوت با عقایدی متفاوت شد. فایننشالتایمز، در مقالهای به سیر تحولات مارکوروبیو وزیر اموخارجه ایالات متحده پرداخته است. اکوایران این مقاله را در دو قسمت ترجمه کرده که بخش اول آن پیش از این منتشر شده و در ادامه قسمت دوم آن را میخوانید.
روبیو تنها کسی نیست که برای باقیماندن در فضای سیاسی دوران ترامپ، لحن خود را تغییر داده است. اما بخش بزرگی از جذابیت او ریشه در مخالفتش با دولت بزرگ یا حمایت از کاهش مالیاتها نداشت؛ بلکه در موفقیت او در بازنمایی رؤیای آمریکایی بود، پیامی امیدوارکننده که در تضاد کامل با توصیف آخرالزمانی ترامپ از «ویرانی آمریکا» در مراسم تحلیف سال ۲۰۱۷ بود.
ویت آیرس، مسئول نظرسنجی جمهوریخواه که در کمپین ۲۰۱۶ روبیو با او همکاری داشت، میگوید: «او بهطور غریزی درک میکرد که چرا آمریکا برای مهاجران جذاب است، و احترام عمیقی برای اسناد بنیادین کشور و نهادهای سیاسی ما داشت.»
همدورهایهای روبیو تحتتأثیر فن بیان او قرار میگرفتند. گلبر به یاد دارد که به فراکسیون دموکرات هشدار داده بود: «وقتی مارکو روبیو حرف میزند، دخترهای جوان شیفته میشوند، زنان مسن غش میکنند و توالتها خودبهخود فلاش میزنند!» او افزود: «روبیو واقعاً میدانست چطور احساسات مردم را برانگیزد.»
در سال ۲۰۱۰، روبیو یکی از بزرگترین قمارهای سیاسیاش را انجام داد؛ رقابت با چارلی کریست، فرماندار میانهروی فلوریدا، برای کرسی سنا. او در خاطراتش با عنوان یک پسر آمریکایی (An American Son) نوشت که کمپینش بخشی از «نبردی ملی بین محافظهکاران و میانهروها برای روح حزب جمهوریخواه» بود. به گفته او، حزب «بیش از حد از اصول محافظهکارانه خود فاصله گرفته بود» و نمیتوانست «در برابر انحراف چپگرایانه واشنگتن در دوران ریاستجمهوری باراک اوباما مقاومت کند.»
روبیو بهعنوان یکی از چهرههای برجسته موج موفق «تیپارتی» در اوایل دهه ۲۰۱۰ پیروز شد. به گفته اطرافیانش، آن کمپین جوهره باورهای سیاسیاش را نشان میداد: «او یک شورشی بود، برهمزننده وضعیت موجود.»
با این حال، در دوره سناتوری، مارکو روبیو مواضع نئومحافظهکارانهای اتخاذ کرد که تفاوت چندانی با اجماع حزب جمهوریخواه در آن زمان نداشت. او بهطور مکرر درباره تهدیدهای روسیه، چین و ایران علیه منافع آمریکا هشدار میداد و از اقتصاد آزاد و تجارت آزاد حمایت میکرد. همچنین معتقد بود که سیاست خارجی آمریکا باید ارزشهای دیرپای این کشور را حفظ کند؛ از جمله حقوق بشر، دموکراسی و دفاع از حاکمیت متحدان ایالات متحده. او در سال ۲۰۱۵ گفته بود: «هر جا آزادی و حقوق بشر گسترش یابد، برای ملت ما شرکایی زاده میشوند.»
اصلاح قوانین مهاجرت یکی از اولویتهای اصلی او بود. روبیو عضو «گروه هشتنفره» بود؛ گروهی دوحزبی در کنگره که لایحهای را پیش میبردند که در آن کنترل بهتر مرزها با فراهمکردن مسیر شهروندی برای ۱۱ میلیون مهاجر غیرقانونی ترکیب شده بود. اما این تلاش با مخالفت راستگرایان حزب جمهوریخواه شکست خورد.
با این حال، روبیو همچنان نسبت به مهاجران، حتی مهاجران بدون مدرک، همدلی نشان میداد. او در کتاب خاطرات خود یک پسر آمریکایی نوشت که افرادی که بهطور غیرقانونی وارد آمریکا میشوند، «دقیقاً کاری را میکنند که ما هم اگر در کشوری زندگی میکردیم که نمیتوانستیم خانوادهمان را سیر کنیم، انجام میدادیم». او افزود: «اگر فرزندانم هر شب گرسنه بخوابند و کشورم به من فرصتی برای غذا دادن به آنها ندهد، هیچ قانونی، حتی سختگیرانهترین قانون، نمیتواند مانع از آمدن من به اینجا شود.»
روبیو از نامزدی ترامپ در سال ۲۰۱۵ وحشتزده بود و او را «شیاد»ی میدانست که «تمام دوران کاریاش را صرف ضربهزدن به طبقه کارگر آمریکا کرده است». او سیاستهای سختگیرانه ترامپ درباره مهاجرت را به سخره گرفت و گفت: «ما قرار نیست ۱۲ میلیون نفر را دستگیر و اخراج کنیم.»
اما پس از پیروزی غافلگیرکننده ترامپ در ۲۰۱۶، دیدگاههای روبیو شروع به تغییر کرد. او کمکم جملاتی را به کار میبرد که بهنظر میرسید مستقیماً از دفترچه سیاسی ترامپ بیرون آمدهاند.
ویت آیرس، مسئول نظرسنجی جمهوریخواه، میگوید: «روبیو تنها کسی نیست که برای بقا در عصر ترامپ لحن خود را کمی تغییر داده است. چون بدون تردید، این روزها حزب جمهوریخواه، حزب ترامپ است.»
در سال ۲۰۲۳، روبیو کتابی منتشر کرد با رنگوبوی ماگا، با عنوان دهههای زوال: چگونه نخبگان فاسد، میراث آزادی، امنیت و شکوفایی آمریکا را نابود کردند، که بازتابی از تغییرات فکریاش بود. در این کتاب، او سیاستهای نئولیبرالی را مقصر نابودی زیرساخت صنعتی آمریکا دانست. اما دنیل درزنر، استاد دانشگاه تافتس، میگوید: «جالب اینجاست که او فراموش کرده بگوید که خودش ۱۵ سال پیش به همین چیزها باور داشت.»
روبیو بهتدریج شروع کرد به تقلید مستقیمتر از لحن ترامپ. در مصاحبهای با برنامه میت د پرس در مه ۲۰۲۴، مهاجرت کنترلنشده را «تهاجم» توصیف کرد که «باید بهشکل قاطع با آن برخورد شود»، موضعی بسیار متفاوت با آنچه در یک پسر آمریکایی نوشته بود، جایی که از توصیف مهاجران با عباراتی «شبیه به یک آفت ملخ» ابراز انزجار کرده بود.
از زمانی که بهعنوان وزیر خارجه منصوب شده، روبیو به اجراکننده وفادار خواستههای رئیسجمهور تبدیل شده است. شاید مهمترین اقدام دوران کاریاش، از میان بردن کامل آژانس توسعه بینالمللی آمریکا (USAID) باشد: ۸۳ درصد از برنامههای آن تعطیل شده، ۹۴ درصد از کارکنان آن اخراج شدهاند و وظایف باقیماندهاش در وزارت خارجه ادغام شدهاند.
این اقدام، ناظران را شوکه کرد. روبیو در دوران سناتوری خود بارها از فعالیتهای این نهاد ستایش کرده بود، از کمکهایش در مناطق طوفانزده آمریکای لاتین، تا نقش آن در مبارزه با فلج اطفال و ابولا، و نیز حمایت از پناهندگان ونزوئلایی که از رژیم نیکلاس مادورو گریخته بودند.
اما در پستی که اول ژوئیه منتشر کرد، روبیو آژانس را بهشدت مورد انتقاد قرار داد: «جز ایجاد یک شبکه عظیم از سازمانهای غیردولتی جهانی با هزینه مالیاتدهندگان، این نهاد از پایان جنگ سرد تاکنون تقریباً هیچ دستاوردی نداشته است.»
او با وجود این اقدامات تأکید کرده که این بهمعنای عقبنشینی آمریکا از جهان نیست. در جلسه کمیته روابط خارجی سنا در ماه مه گفت: «من در ۱۸ هفته به ۱۸ کشور سفر کردهام، و بعضی وزرای خارجه را بیشتر از فرزندان خودم دیدهام. این خیلی شبیه عقبنشینی بهنظر نمیرسد، نه؟»
در همین ماه، مارکو روبیو با افتخار از برخی «دستاوردهای» سیاست خارجی دولت ترامپ یاد کرد: میانجیگری برای برقراری آتشبس میان هند و پاکستانِ مجهز به سلاح هستهای؛ امضای توافق صلح میان جمهوری دموکراتیک کنگو و رواندا؛ واداشتن اعضای ناتو به پذیرش اختصاص ۵ درصد از تولید ناخالص داخلیشان به بودجه دفاعی تا سال ۲۰۳۵؛ و حمله به تأسیسات هستهای ایران. او گفت: «و هنوز شش ماه هم از شروع دولت نگذشته.»
با این حال، روشن است که شیوه تعامل آمریکا با جهان در حال تغییر است و گاهی به شکلی کاملاً دگرگون. در سفر ماه مه به عربستان سعودی، ترامپ گفت: «رؤسایجمهور آمریکا برای مدت طولانی دچار این توهم بودند که باید درون روح رهبران خارجی را ببینند و سیاست آمریکا را طوری تنظیم کنند که برای گناهان آنها عدالت اجرا شود. اما این دوران تمام شده.»
روبیو همواره گفته که کمک خارجی باید در راستای منافع آمریکا باشد. او همیشه باور داشت که آمریکا نمیتواند پلیس جهان باشد. یکی از دستیاران او گفت: «بایدن در رابطه با عربستان، حقوق بشر را بالاتر از هر چیز دیگری قرار داد و نتیجهاش این شد که عربستان را از خود راند. مارکو دارد این رویکرد را تغییر میدهد.»
اما تناقض ماجرا اینجاست که مداخلات آمریکا متوقف نشدهاند، فقط ایدئولوژی پشت آنها تغییر کرده است. در ماه مه، پس از آنکه سازمان اطلاعات آلمان حزب راستافراطی «آلترناتیو برای آلمان» را یک گروه افراطی اعلام کرد، روبیو در شبکه ایکس نوشت: «این دموکراسی نیست. استبداد در لباس مبدل است.» این پست خشم صدراعظم آلمان، فریدریش مرتز، را برانگیخت. او از آمریکا خواست «در امور داخلی آلمان دخالت نکند».
وزارت خارجه تحت مدیریت روبیو بیشتر برنامههای اسکان مجدد پناهجویان را تعطیل کرده، اما در عوض، روند پذیرش پناهجویان سفیدپوست آفریکانر از آفریقای جنوبی که مدعی هستند قربانی تبعیض نژادی شدهاند را تسریع کرده است؛ ادعایی که بهطور گسترده رد شده. سناتور دموکرات کریس ونهالن در ماه مه به روبیو گفت: «شما از کنار نسلکشی در سودان عبور کردید و در عوض، یک نسلکشی خیالی در آفریقای جنوبی ساختید.»
دموکراتها از دیگر اقدامات اخیر در وزارت خارجه ابراز نگرانی کردهاند. روبیو ویزای دانشجویان غیرآمریکاییای را که در اعتراض به جنگ غزه در دانشگاهها شرکت کرده بودند، لغو کرده و آنها را «دیوانه» خوانده است. او همچنین به افسران کنسولی دستور داده است که حسابهای شبکههای اجتماعی متقاضیان ویزا را بررسی کنند تا مشخص شود آیا برای امنیت ملی آمریکا تهدید محسوب میشوند یا نه.
در فوریه، او توافقی جنجالی با السالوادور امضا کرد که طبق آن، این کشور آمریکای مرکزی متعهد شد مهاجران غیرقانونی مجرم را در خاک خود نگه دارد و زندانی کند. گروههای حقوق بشر میگویند که این افراد بدون طی مراحل قانونی اخراج میشوند.
با این حال، مقامات آمریکایی میگویند که این توافق عمدتاً اعضای باندهای جنایتکار خشونتآمیز را هدف قرار داده است. در عین حال، تعدد سمتهایی که روبیو بهعهده گرفته، گاه باعث ایجاد اختلال در برنامهریزیها شده است.
اوایل ماه مه، کمتر از یک هفته پس از آنکه ترامپ او را بهعنوان مشاور امنیت ملی منصوب کرد، قرار بود نخستین بار در مراسمی رسمی با دیپلماتهای مقیم واشنگتن سخنرانی کند. بیش از ۱۰۰ سفیر و دیپلمات ارشد در این مراسم حاضر بودند اما بهگفته چند دیپلمات حاضر، روبیو اصلاً در آن جلسه شرکت نکرد، و همین موجب ناامیدی حضار شد. به گفته آنها، معاونش، کریستوفر لاندائو، سعی کرد با شوخی فضای جلسه را نرمتر کند و گفت: «مارکو این روزها آنقدر کلاههای مختلف به سر دارد که وقت کم آورده.»
حامیان روبیو اصرار دارند که هرچه در وزارت خارجه انجام میدهد، با همان دیدگاههایی همراستاست که سالها بر آنها تأکید داشته. یکی از مشاوران پیشین او گفت: «او همیشه گفته کمک خارجی باید در راستای منافع آمریکاست؛ همیشه از این ناراحت بوده که آمریکا دارد سیاستهای اجتماعی لیبرال را به سایر کشورها صادر میکند؛ و همیشه معتقد بوده که آمریکا نمیتواند پلیس جهان باشد». اما برخی دیگر از عملکرد او در این مقام عمیقاً سرخورده شدهاند.
یکی از مقامهای ارشد وزارت خارجه که همین ماه اخراج شده، میگوید: «ما سالها با مارکو روبیو تعامل داشتیم و برایش احترام قائل بودیم. فکر میکردیم از وزارت خارجه دفاع میکند و اجازه میدهد کارشناسان باتجربه و متعهد همچنان در سیاست و دیپلماسی صدایی داشته باشند. اما اشتباه میکردیم.»