بالاخره خوب است یا بد؟
دنیای اقتصاد :
این سالها روند هزینهکرد در فوتبال باشگاهی ایران به شدت تصاعدی بوده و اعداد و ارقامی مطرح شده که بعضا دود از سر آدمی بلند میکند. باشگاههای صنعتی که تکلیفشان مشخص است و همین اواخر خبر رسید بودجه باشگاه سپاهان به ۱۵۰۰میلیارد تومان افزایش پیدا کرده است.
پرسپولیس و استقلال هم بعد از واگذاری (مثلا به بخش خصوصی!) ناگهان ترمز بریدهاند و همینطور بیمحابا هزینه میکنند. مخصوصا وضعیت استقلال بعد از واگذاری به هلدینگ خلیجفارس مثالزدنی است.
این باشگاه، برای فصل بعد یکی از گرانقیمتترین تیمهای تاریخش را بسته و فقط میلیونها دلار صرف دریافت رضایتنامه تعدادی از ستارهها شده است. بعضیها مخارجی را که این فصل در استقلال شده، نزدیک به هزینهکرد بعضی باشگاههای درجه دو عربستانی میدانند. تنها در یک نمونه، آنها برای این که یاسر آسانی چند ماه زودتر از باشگاه کرهایاش مرخص شود، چند صد هزار (به اعتبار برخی روایات، حتی یکمیلیون) دلار پول دادهاند. مخارج بالای استقلال در این تابستان، موافقان و مخالفانی دارد.
برخی عقیده دارند در شرایط اقتصادی فعلی کشور که نیازی هم به بازگویی آن نیست، نباید میلیونها دلار صرف جذب چند فوتبالیست کرد. خود مدیران باشگاه اما معتقدند این هزینه، صرف خوشحالی میلیونها آدم شده و ارزشش را داشته است. این نظریه دوم، مدافعان پرشماری دارد؛ کسانی که لابلای دفاعیاتشان میپرسند: «چرا وقتی باشگاههای عربستانی این همه هزینه میکنند و بهترین بازیکنان جهان را به کشورشان میآورند، از این رویکرد تمجید میکنید، اما زمانی که باشگاههای خودمان هزینه میکنند، ناراحت میشوید؟»
پاسخ به این پرسش، البته که مفصل است و مجال مطلوب خاص خودش را میطلبد. به طور اجمالی اما در این مقایسه، شرایط اقتصادی و اجتماعی کلی دو کشور نادیده گرفته شده است. رک و روراست اگر وضع مالی اغلب شهروندان عربستانی هم طوری بود که زیر خط فقر دستهبندی میشدند و معطل گذران معاش عادی و پیش پا افتاده خود بودند، همان مخارج هم مورد نقد شدید قرار میگرفت. برخی آمار و ارقام حکایت از آن دارد که سرانه درآمد ملی عربستانیها هفت تا هشت برابر مردم ایران است؛ مطمئن باشید اگر آنجا هم شرایط مثل اینجا بود، استخدام امثال کریس رونالدو به یک کاریکاتور تبدیل میشد.
خرج کردن برای فوتبال حتما خوب است؛ مخصوصا زمانی که قرار باشد پرچم تیمهای کشورت در میادین بینالمللی بالا برود. با این حال اولویت شاید این باشد که ابتدا شکم تماشاگران روی سکو سیر شود و بابت آینده خود و خانوادهشان دغدغه چندانی نداشته باشند. تا وقتی این همه گرفتاری در مملکت هست، کمتر کسی فرصت دارد مثلا بابت پرداخت ۲میلیون دلار پول رضایتنامه سعید سحرخیزان جشن بگیرد. ما تا رسیدن به آن نقطه خیلی راه داریم. نمیشود بنای فرسوده فوتبال را با این قبیل رنگ و لعاب تزیین کرد، نمیشود خانه را از سقف ساخت.