غم‌انگیزترین تشویق تاریخ!

تیم اهوازی روز آخر در خانه باید به مصاف ذوب‌آهن می‌رفت و البته سرخ‌پوشان تهرانی هم در ورزشگاه آزادی میزبان راه‌آهن بودند. پرسپولیس برای قهرمانی نیاز داشت با ۳ گل اختلاف راه‌آهن را ببرد تا فارغ از نتیجه خوزستان قهرمان شود، اما استرس و فشار وحشتناک ساق پای سرخ‌ها را قفل کرده بود و آنها در نهایت نتیجه‌ای بهتر از برد ۲بریک به دست نیاوردند. به این ترتیب تیم شایسته عبدالله ویسی در کمال ناباوری قهرمان لیگ برتر شد؛ تیمی که استراتژی اصلی‌اش ارائه فوتبال دفاعی و استفاده از تک موقعیت‌ها بود. اتفاق غیرمنتظره اما در ورزشگاه آزادی رخ داد؛ تشویق بی‌نظیر و صد هزار نفری تیمی که جام را نبرده بود. بسیاری عقیده دارند ریشه موفقیت‌های مستمر پرسپولیس در سال‌های بعدی، در همان رفتار همدلانه و انرژی‌بخش هواداران این تیم بود.

درامی که تکمیل نشد

پرسپولیس لیگ پانزدهم از نظر زیبایی‌شناسی سزاوارترین تیم برای قهرمانی در لیگ برتر بود. حتی بعدتر هم نسخه‌ای مشابه پرسپولیس آن فصل از سوی خود برانکو و شاگردانش ارائه نشد؛ یک تیم به‌شدت تهاجمی و خوش‌دست که درام بزرگی رقم زد. فصل برای ایوانکوویچ و بچه‌هایش خوب شروع نشد. چند شکست عجیب با چاشنی بدشانسی و اشتباهات داوری باعث شد این تیم برای نخستین بار در تاریخش به رده آخر جدول رده‌بندی سقوط کند. این قعرنشینی نوبرانه، فشارها را به‌شدت روی برانکو افزایش داده بود و شایعات غیررسمی حتی حکایت از آن داشت که این مربی به زودی اخراج خواهد شد. با این حال روند پیروزی‌های پرسپولیس از هفته هفتم و بازی با تراکتور در تبریز شروع شد؛ تیمی که خوب نتیجه می‌گرفت و بهتر بازی می‌کرد. در این میانه، تراژدی تلخ جان سپردن هادی نوروزی هم به محوری وحدت‌بخش برای قرمزها تبدیل شده بود. آن تیم پله پله بالا آمد و از قعر به صدر رسید. آنها در این مسیر، دربی برگشت تهران را هم با نتیجه ۴بر۲ از استقلال بردند و همه‌چیز آماده به نظر می‌رسید که با برتری پرگل در هفته آخر، جام را ببرند و داستان را کامل کنند، اما چنان که گفتیم این اتفاق رخ نداد. چمن آزادی از اشک بازیکنان خیس شد، با این حال دیری نپایید که یکصد هزار هوادار غمگین سر پا ایستادند و برای دقایق طولانی تیمی را تشویق کردند که یک سال کامل جنگید، اما به جایی نرسید؛ یک رفتار ارزشمند که پیش از آن در فوتبال ایران کمتر دیده شده بود و تاثیر زیادی بر حفظ انگیزه قرمزها برای کسب موفقیت‌های بعدی گذاشت.

درس‌هایی برای امروز

نگاه به گذشته بدون درس گرفتن برای آینده بی‌معناست. یادآوری آن داستان می‌تواند خواصی داشته باشد؛ از جمله اینکه هیچ شکستی به منزله پایان دنیا نیست. تنها راه تبدیل ناکامی به کامیابی، درس گرفتن از باخت است. این شعار نیست. در همین مثال کلاسیک، آن روز پرسپولیسی‌ها فهمیدند که با وجود قهرمان نشدن، تیم‌شان شایسته همراهی است، بنابراین تشویق همدلانه جای شعارهای «حیاکن، رهاکن» را گرفت. باشگاه هم پی برد با وجود قدرت هجومی آن تیم، نیاز به اصلاح ساختار دفاعی است. بنابراین خریدهای خوب از جمله علیرضا بیرانوند و جلال حسینی از راه رسیدند و پایه‌های تیمی را گذاشتند که طی ۸ سال، ۷ بار قهرمان شد. این، درسی است برای پرسپولیس، استقلال یا دیگرانی که امروز دنیا را به کام خود نمی‌بینند. بلند شوید و دوباره بایستید…