رشد بازار در پناه سهام بزرگ

 این سطح، فاصله چندانی با قله تاریخی شاخص در سطح ۳‌میلیون و ۲۵۲هزار واحدی (۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴) ندارد؛ رخدادی که نشان می‌دهد بازار بار دیگر در آستانه ثبت رکوردی تازه قرار گرفته است.

روند صعودی اخیر از اوایل شهریور ماه کلید خورد؛ جایی که شاخص کل در کف ۲‌میلیون و ۳۹۵هزار واحدی قرار داشت و در کمتر از ۲ ماه با رشد ۳۴درصدی خود را به سطوح فعلی رساند. در همین بازه، شاخص هم‌وزن نیز رشدی ۲۲.۷درصدی را تجربه کرد. اما همین اختلاف حدود ۱۰ درصدی میان بازدهی دو شاخص نشان می‌دهد که در مسیر صعودی اخیر، قدرت و جذابیت در سمت سهام بزرگ و شاخص‌ساز بازار بوده است؛ سهامی که عمدتا متعلق به شرکت‌های کامودیتی‌محور، پتروشیمی، فلزات اساسی، پالایشی‌ها و بانک‌هاست.

غلبه سهام بزرگ بر کوچک‌ها

به‌ طور سنتی، در روندهای صعودی پرقدرت بازار سهام ایران، شاخص هم‌وزن معمولا رشد بیشتری نسبت به شاخص کل دارد؛ چراکه موج‌های هیجانی سرمایه‌گذاران تازه‌وارد معمولا ابتدا به سمت سهم‌های کوچک‌تر با شناوری پایین هدایت می‌شود. اما در صعود اخیر، ورق برگشته است؛ رشد بیشتر شاخص کل نسبت به هم‌وزن، نشانه‌ای از حضور سرمایه‌های بزرگ‌تر و رفتار محتاط‌تر سهامداران است. در واقع، آنچه از دل این آمار برمی‌آید، تغییر رویکرد سرمایه‌گذاران در قبال ریسک است؛ تغییری که می‌تواند محصول تجربه‌های تلخ چند سال اخیر در بورس باشد. از سال ۱۳۹۹ تاکنون، بورس تهران چندین نوسان شدید و افت‌های سنگین را تجربه کرده است.

این روندهای فرسایشی و زیان‌های گسترده، باعث شده تا ذهن جمعی سهامداران نسبت به ریسک حساس‌تر شود. نتیجه آن است که در دوره‌های رشد، دیگر کمتر کسی حاضر است وارد سهم‌های کوچک و متوسط شود. سرمایه‌گذاران ترجیح می‌دهند سهامی را انتخاب کنند که نقدشوندگی بالا و پشتوانه بنیادی قوی‌تری دارند.

ترس از صف فروش

مهم‌ترین عامل در این تغییر رفتار را باید در تجربه تلخ صف‌های فروش سنگین در سهم‌های کوچک جست‌وجو کرد. در دوره‌های رکودی، معمولا نخستین سهم‌هایی که با فشار عرضه مواجه می‌شوند، همین نمادهای کوچک و کم‌معامله هستند. به همین دلیل، بسیاری از فعالان بازار اکنون باور دارند که اگر قرار باشد ریسک سیستماتیک جدیدی پدیدار شود – چه از جنس سیاسی و ارزی و چه از جنس سیاست‌های اقتصادی دولت – در سهم‌های بزرگ‌تر امکان خروج راحت‌تری وجود دارد. 

به بیان ساده‌تر، در ذهن بسیاری از سهامداران این گزاره شکل گرفته است که در روزهای ریزش، در سهم کوچک گیر می‌افتند؛ ولی در سهام بزرگ بازار راه فرار وجود دارد. از همین رو، نقدشوندگی بالا به اولویت اصلی تصمیم‌گیری در خرید تبدیل شده است. این رویکرد البته باعث می‌شود تا در دوره‌های رشد، بازار از درون دچار شکاف شود؛ به‌طوری‌که سهام بزرگ‌تر بیشترین جذب نقدینگی را دارند و سهم‌های کوچک‌تر از چرخه رونق جا می‌مانند. این همان پدیده‌ای است که اکنون در داده‌های شاخص‌ها قابل مشاهده است.

رشد بازار بدون شور و هیجان

برخلاف دوره‌های رونق گذشته، صعود اخیر بازار سهام فاقد هیجان عمومی و موج‌های سفته‌بازی گسترده است. ارزش معاملات اگرچه نسبت به تابستان افزایش یافته، اما هنوز با سطوح تاریخی فاصله دارد. ورود پول حقیقی نیز در بیشتر روزها محدود و محتاطانه است. به‌ عبارت دیگر، سرمایه‌گذاران به ‌جای آن ‌که از ترس جا ماندن از رشد، به خرید بی‌محابای سهام بپردازند، بیشتر در پی حفظ سرمایه و اطمینان از نقدشوندگی دارایی خود هستند. 

همین رفتار باعث شده تا ساختار رشد بازار بیشتر بر پایه سهام بزرگ و صنایع شاخص‌ساز بنا شود. در چنین شرایطی، حتی اگر شاخص کل به رکورد جدیدی دست یابد، احساس رونق گسترده در بازار شکل نمی‌گیرد. بسیاری از سهم‌های کوچک هنوز درجا می‌زنند و بازدهی ناچیزی داشته‌اند. این دوگانگی در عملکرد، در واقع بازتاب همان ترس مزمن است که هنوز از ذهن سهامداران رخت برنبسته است.

زنده بودن خاطره سقوط

سهامداران بازار سرمایه ایران در سال‌های اخیر بارها شاهد ریزش‌های سنگین و فرسایشی بوده‌اند. از سقوط سال ۱۳۹۹ تا دوره‌های رکودی متوالی در سال‌های بعد، زیان‌های بزرگ، خاطره‌ای جمعی از ترس و بی‌اعتمادی بر جای گذاشته است. هر بار که نشانه‌ای از رشد دیده می‌شود، بخش بزرگی از فعالان ترجیح می‌دهند در اولین فرصت سود خود را ذخیره کنند. این رفتار موجب شده تا روندهای صعودی شکننده و کوتاه‌مدت باشند و در همان ابتدا فشار عرضه افزایش یابد. 

این پدیده به‌روشنی نشان می‌دهد که بازار هنوز به آرامش روانی لازم برای پذیرش ریسک بازگشته است. تا زمانی که سرمایه‌گذاران خاطره زیان‌های گذشته را در ذهن دارند، انتظار بازگشت رفتارهای پرریسک و هجوم به سهم‌های کوچک چندان واقع‌بینانه نیست. در مجموع، روند اخیر بازار سهام را می‌توان صعودی محتاطانه توصیف کرد.

رشد قیمت‌ها در نمادهای بزرگ‌تر، افزایش تدریجی ارزش معاملات، و بهبود انتظارات نسبت به ثبات اقتصادی، همه عواملی هستند که مسیر شاخص را صعودی نگه داشته‌اند. اما تا زمانی که ابرریسک‌های بیرونی برطرف نشود و اطمینان از پایداری سیاست‌های اقتصادی تقویت نگردد، بعید است سرمایه‌گذاران ریسک‌گریز به‌طور گسترده وارد سهم‌های کوچک‌تر شوند. 

بنابراین، اگرچه شاخص کل اکنون تنها چند درصد با سقف تاریخی خود فاصله دارد، اما کیفیت رشد بازار هنوز شکننده و نابرابر است. بازار سهام برای عبور از این وضعیت نیازمند تقویت اعتماد و کاهش نااطمینانی است؛ چراکه بدون بازگشت جسارت به سهامداران، رونق فراگیر در بورس شکل نخواهد گرفت.

صعود اخیر بورس نشان از بهبود نسبی انتظارات دارد، اما هنوز در زیر پوست بازار، ترس از ریسک و بی‌اعتمادی به تداوم ثبات اقتصادی موج می‌زند. سهامداران ترجیح می‌دهند در پناه نمادهای بزرگ حرکت کنند تا مبادا بار دیگر در توفان ریزش‌ها گرفتار شوند. به بیان دیگر، هرچند شاخص کل صعود می‌کند، اما چشمان سهامداران هنوز ترسیده است.

پست های مرتبط

آیا بورس بدون ارتباطات جهانی می‌تواند رشد کند؟

سال‌هاست عصر اقتصادهای درون‌گرا و بسته به پایان رسیده و سرمایه‌گذاران بین‌المللی،…

سردمداران ورود و خروج حقیقی‌ها – ۱۴۰۴/۰۸/۰۸

کليه حقوق اين سايت متعلق به روزنامه دنيای اقتصاد بوده و استفاده…

نبض شاخص – ۱۴۰۴/۰۸/۰۸

کليه حقوق اين سايت متعلق به روزنامه دنيای اقتصاد بوده و استفاده…