رقابت میان ایالات متحده و چین در حوزههای هوش مصنوعی، محاسبات کوانتومی، بلاکچین و تراشهها، نهتنها اقتصاد جهانی را بازتعریف کرده، بلکه به مهمترین متغیر ژئوپلیتیک قرن بیستویکم تبدیل شده است. در چنین شرایطی، کشورهایی که نتوانند موقعیت خود را در زنجیره ارزش فناوری مشخص کنند، به حاشیه اقتصاد جهانی رانده خواهند شد.
۱. از نظم وستفالی تا نظم دیجیتال
جهان امروز از نظم وستفالی که بر مرزهای جغرافیایی و حاکمیت ملی استوار بود، فاصله گرفته است. شبکههای دیجیتال و پلتفرمهای جهانی مرزها را درنوردیده و نوعی «حاکمیت فراملی پلتفرمی» پدید آوردهاند. در این نظم تازه، شرکتهایی مانند OpenAI، NVIDIA، Huawei و TSMC نقشی همسنگ دولتها یافتهاند و استانداردهای فناورانه آنها بهمنزله قواعد ژئوپلیتیک عمل میکند.
این تحول ساختاری باعث شکلگیری دو قطب اصلی فناوری در جهان شده است:
قطب آمریکایی – غربی با محوریت نوآوری، سرمایه و هژمونی نرمافزاری؛
قطب چینی – آسیایی با تمرکز بر تولید سختافزار، زیرساخت و استقلال فناوری.
اروپا، ژاپن و هند نیز در تلاشاند تا «راه سوم»ی میان این دو قدرت بیابند و از طریق حاکمیت داده، اخلاق فناوری و استانداردهای جهانی، نقش متعادلکنندهای ایفا کنند.
۲. اقتصاد دیجیتال به مثابه میدان جدید رقابت ژئوپلیتیک
امروزه داده، همان نقشی را دارد که نفت در قرن بیستم ایفا میکرد. کنترل زنجیره تولید و پردازش داده، برتری اقتصادی و امنیتی کشورها را تعیین میکند.در این میان، هوش مصنوعی در جایگاه قلب تپنده اقتصاد دیجیتال قرار گرفته است. طبق آمارهای جهانی، بیش از ۷۰ درصد سرمایهگذاریهای تحقیق و توسعه در دهه اخیر به حوزههای مرتبط با AI و تراشههای نیمههادی اختصاص یافته است. این تمرکز عظیم سرمایه باعث شکلگیری یک نظم جدید مبتنی بر «قدرت محاسباتی» شده است؛ نظمی که در آن برنده، کشوری است که توان بیشتری در تولید تراشه و پردازش داده دارد.
رقابت آمریکا و چین بر سر تراشهها، نمونه روشن این نبرد است. آمریکا با محدودسازی صادرات فناوریهای نیمههادی به چین و حمایت از تولید داخلی (قانون CHIPS Act)، تلاش میکند برتری فنی خود را حفظ کند، درحالیکه چین با سرمایهگذاری ۱۴۲میلیارد دلاری در صنعت نیمههادی و توسعه شرکتهای بومی مانند SMIC و SEIDA بهدنبال خودکفایی فناورانه است.
۳. فناوریهای نوین و بازتعریف حاکمیت
ورود فناوریهایی چون محاسبات کوانتومی، بلاکچین و هوش مصنوعی زبانی، مفهوم سنتی حاکمیت را دگرگون کرده است. در مدل جدید، کنترل اطلاعات و زیرساخت دیجیتال مهمتر از کنترل فیزیکی سرزمین است.برای مثال، دولتهایی که مالک زیرساختهای کلانداده، الگوریتمهای یادگیری عمیق یا شبکههای ارتباطی نسل پنجم هستند، قادرند بر سایر کشورها نفوذ ساختاری اعمال کنند. این نفوذ، «استعمار نرم الگوریتمی» نام گرفته است؛ نوعی سلطه فناورانه که نه با ارتش، بلکه با داده و پلتفرم پیش میرود.
۴. خاورمیانه در میانه رقابت دیجیتال
تحولات اخیر نشان میدهد که خاورمیانه از منبع انرژی فسیلی به میدان رقابت انرژی اطلاعاتی تبدیل شده است. کشورهای حوزه خلیج فارس با سرمایهگذاری در پروژههای کلان هوش مصنوعی، تراشه و مراکز داده، میکوشند نقش خود را از «صادرکننده نفت» به «قدرت دیجیتال منطقهای» و حتی جهانی تغییر دهند.سفر اخیر دونالد ترامپ و هیات فناوری آمریکا به عربستان، امارات و قطر نشانهای از همین چرخش است؛ جایی که قراردادهای چندصدمیلیارد دلاری برای توسعه مراکز داده و زیرساختهای هوش مصنوعی امضا شد.
این تحول برای ایران دو پیام کلیدی دارد:
منطقه بهسرعت در حال تبدیل شدن به هاب دیجیتال جهانی است.
هرگونه تاخیر در حضور فعال ایران، شکاف فناورانه را تشدید و وابستگی ساختاری را تثبیت میکند.
۵. ایران در منطقه خاکستری فناوری
جایگاه ایران در نظم نوین دیجیتال را میتوان «میانه شرق و غرب» دانست؛ موقعیتی خاکستری میان قطبهای رقیب. ایران از یکسو از ظرفیت علمی و نیروی انسانی جوان برخوردار است، و از سوی دیگر، تحت فشار تحریمهای فناورانه قرار دارد. این وضعیت سبب شده ایران نتواند سهم متناسبی از زنجیره ارزش جهانی فناوری بهدست آورد.
موانع اصلی عبارتاند از:
نبود زیرساخت پایدار ارتباطی و محاسباتی؛
تحریمهای مالی و انتقال فناوری؛
ضعف نظام مالکیت فکری و سرمایهگذاری خطرپذیر؛
محدودیت دسترسی به پلتفرمهای جهانی و فیلترینگ داخلی.
با وجود این، فرصتهایی نیز پیشروی کشور قرار دارد:
رشد اکوسیستم استارتآپی و مراکز نوآوری؛
توان علمی دانشگاهها در حوزههای داده و هوش مصنوعی؛
ظرفیت دیپلماسی فناورانه با کشورهای بریکس و همسایگان شرقی.
۶. راهبرد پیشنهادی برای ایران: از مصرفکننده تا کنشگر
برای خروج از وضعیت خاکستری و ورود به رده بازیگران موثر، ایران باید راهبردی چندسطحی اتخاذ کند:
الف) بازتعریف سیاست ملی فناوری
ایران نیازمند سند ملی منسجم برای حکمرانی دیجیتال است که بین امنیت، توسعه اقتصادی و آزادی نوآوری توازن برقرار کند. سیاستهای جزیرهای و تصمیمات کوتاهمدت باید جای خود را به برنامههای بلندمدت فناورانه بدهند.
ب) سرمایهگذاری در زیرساختهای پردازشی و ایجاد شرکتهای بزرگ فناوری دیجیتال
ایجاد ابررایانههای ملی و حمایت از مراکز داده بومی، از مهمترین پیشنیازهای توسعهی فناوریهای نوینی همچون هوش مصنوعی و زنجیره بلوکی (بلاکچین) به شمار میرود. بیتردید، بدون برخورداری از توان محاسباتی مستقل، دستیابی به استقلال فناورانه امکانپذیر نخواهد بود.
برای شکلگیری شرکتهای بزرگ فناورانه دیجیتال، لازم است اجرای پروژههای ملی کلان در حوزهی هوش مصنوعی ـ نظیر توسعه شهرهای هوشمند، خدمات مالی فناورانهی ملی مبتنی بر هوش مصنوعی و زیرساختهای زنجیره بلوکی ـ در دستور کار قرار گیرد. در این مسیر، میتوان با تجمیع و همافزایی بنگاههای کوچک و متوسط (SME)، زمینهی ایجاد شرکتهای عظیم فناوری در کشور را فراهم ساخت.
ج) دیپلماسی فناوری فعال
ایران باید از ظرفیت بریکس، شانگهای و سازمان اکو برای مشارکت فناورانه استفاده کند. همکاری با چین در زیرساخت و با هند در نرمافزار، میتواند جایگاه ایران را در «جاده ابریشم دیجیتال» تقویت کند.
د) اصلاح نظام حقوقی و مالکیت داده
شفافسازی قوانین داده، حفظ حریم خصوصی و حمایت از نوآوری، شرط جذب سرمایهگذاری خارجی است. در حال حاضر، نبود چارچوب مشخص برای داده و الگوریتم، بزرگترین مانع رشد شرکتهای ایرانی در سطح بینالمللی است.
هـ) دیجیتالیسازی حکمرانی و اقتصاد
بهرهگیری از فناوریهای بلاکچین در دولت الکترونیک، زنجیره تامین و خدمات مالی میتواند شفافیت و کارآیی را افزایش دهد و در عین حال، فساد و هزینههای اداری را کاهش دهد.
۷. چشمانداز آینده: قدرت نرم الگوریتمی ایران
اگر ایران بتواند از توان علمی داخلی، همکاریهای منطقهای و سیاستگذاری هوشمندانه بهره گیرد، میتواند به قدرت نرم الگوریتمی منطقه بدل شود؛ قدرتی که نه با تسلیحات، بلکه با داده، زبان و فرهنگ دیجیتال بومی تعریف میشود. در این مسیر، هوش مصنوعی فارسیمحور، پلتفرمهای بومی تعامل اجتماعی، و خدمات ابری منطقهای میتوانند ستونهای اصلی اقتدار فناورانه کشور باشند.
جهان در آستانه یک بازآرایی ژئو استراتژی فناورانه است؛ نظمی که در آن قدرت از منابع فیزیکی به منابع دیجیتال منتقل میشود. ایران اگر بخواهد در این نقشه تازه بازیگری موثر باشد، باید با شجاعت، سیاست فناورانه خود را از حالت تدافعی به تهاجمی تغییر دهد. توسعه زیرساخت، رفع محدودیتهای ارتباطی و حضور فعال در ائتلافهای فناورانه جهانی، نه فقط یک انتخاب، بلکه ضرورتی حیاتی برای حفظ استقلال اقتصادی و امنیت ملی است.
* دبیر پیشین شورای عالی فضای مجازی