بازار سرمایه روز شنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ را در شرایطی آغاز کرد که با وجود شروعی نسبتاً امیدوارکننده، در ادامه با فشار عرضه، شایعات و برخی نگرانیها مواجه شد و در نهایت با رنگی قرمز به کار خود پایان داد؛ با این حال، کارشناسان و تحلیلگران این روند منفی را نه تنها نگرانکننده نمیدانند، بلکه آن را «منفی شیرین» و طبیعی در مسیر ادامهدار بازار ارزیابی میکنند.
در ابتدای معاملات دیروز، امیدهایی ناشی از آرامش نسبی فضای سیاسی و سیگنالهای خارجی، بازار را تا حدودی رو به جلو سوق داد. اما خیلی زود ترس از برخی سخنرانیها و شایعهای درباره گروه سایپا باعث شد روند نزولی بر بازار غالب شود. هرچند این شایعه در نهایت تأیید نشد، اما بازار نشان داد همچنان به شدت از فضای بیاعتمادی و ریسکهای سیاسی-اقتصادی تأثیر میپذیرد. تحلیلگران معتقدند تعویق در واگذاری بلوک سایپا، نشانهای از تقابل منافع در سطوح بالای مدیریتی است.
به اعتقاد کارشناسان، اصلاحات اینچنینی در شرایط فعلی بازار امری طبیعی است؛ بازاری که فاقد ورود جریان پرقدرت پول تازهنفس است، تنها با اصلاحات پیدرپی میتواند خود را برای ادامه مسیر آماده سازد. در چنین شرایطی، اصلاحات نهتنها به شناسایی سود کمک میکند، بلکه قیمت تمامشده جدیدی برای خریداران ایجاد کرده و با چرخش پول، بستر رشد مجدد فراهم میشود.
از منظر روانی نیز بازار تحت تأثیر اخبار متنوع و بعضاً متناقض سیاسی و اقتصادی قرار دارد. مهمترین محور فعلی، مذاکرات ایران و آمریکاست که اگرچه به شکل غیرمستقیم ادامه دارد، اما اظهارات اخیر دونالد ترامپ مبنی بر ارسال پیشنهاد جدید به ایران، نگاهها را مجدداً متوجه نتیجه احتمالی این تعاملات کرده است. ترامپ تأکید کرده که بهدنبال توافقی سریع است و از کش دادن مذاکرات پرهیز میکند. این موضعگیری باعث شده برخی فعالان بازار به آینده مذاکرات خوشبینتر شوند، هرچند سایه سنگین ریسک توییتی و نوسان ناگهانی همچنان بر سر بازار باقی است.
از دیدگاه تحلیلگران، مهمترین شاخص پیشنگر در این فضا نرخ ارز است که میتواند علائمی از تغییر مسیر مذاکرات یا فضای سیاسی کشور را نشان دهد. بنابراین فعالان حرفهای بازار توصیه میکنند که در این فضا نه صرفاً نقد شوند و نه بیمهابا وارد سهمها شوند، بلکه با احتیاط حرکت کرده و از حرکات متهورانه پرهیز نمایند.
در کنار تحولات سیاسی، بازار این هفته درگیر یک مسئله بسیار مهم دیگر نیز خواهد بود: انتشار گزارشهای ۱۲ ماهه شرکتها. این گزارشها نهتنها تصویر روشنی از وضعیت بنیادی شرکتها ارائه میدهند، بلکه میتوانند سهمهایی را که در سکوت و بیسر و صدا رشد کردهاند به صدر توجهات بازگردانند. برخی نمادها مانند «خیمن»، «فاراک» و «پخش البرز» نمونههایی از سهمهایی هستند که به واسطه گزارشهای مثبت، در هفتههای اخیر با استقبال مواجه شدهاند.
با این حال، تأثیر گزارشهای ضعیف ممکن است بسیار مخربتر و چکشیتر باشد. چرا که حتی در صورت تداوم اخبار مثبت سیاسی، بازار به سهمهایی که از نظر عملکرد مالی قابل دفاع نباشند، اقبال نشان نخواهد داد. از اینرو، کارشناسان پیشنهاد میکنند که در کنار رصد اخبار سیاسی، توجه ویژهای نیز به سامانه «کدال» و گزارشهای مالی شرکتها شود.
اما آنچه بیش از همه بازار را در شوک فرو برد، خبر ناگهانی قطعی برق صنایع فولادی و سیمانی بود که روز چهارشنبه منتشر شد. آنهم در اردیبهشتماه؛ زمانی که هنوز وارد فصل پرمصرف تابستان نشدهایم. این موضوع نگرانیهای زیادی درباره تابستان پیشرو و چالشهای عمیقتر در حوزه انرژی ایجاد کرده است. قطع برق صنایع، بهویژه صنایع انرژیبر، تهدیدی جدی برای استمرار تولید و سودآوری آنها محسوب میشود و فعالان بازار اکنون باید ریسک بالاتری برای چنین صنایع لحاظ کنند.
سه عامل عمده برای این بحران انرژی مطرح است: عدم سیاستگذاری صحیح در مصرف برق و نبود سازوکار پاداش-جریمه مناسب، دخالت دولت در قیمتگذاری و عدم جذابیت برای سرمایهگذاری در صنعت برق، و در نهایت حضور پررنگ ماینرها بهدلیل قیمت برق ارزان. در کنار اینها، ناکارآمدی مدیریتی و عدم وجود برنامهریزی بلندمدت نیز شرایط را وخیمتر کرده است.
کارشناسان با نگاهی بلندمدت معتقدند اگر دولت در کوتاهترین زمان ممکن به سمت اصلاحات واقعی در حوزه انرژی حرکت نکند، صنایع مهم کشور بهویژه آنهایی که در بورس حضور فعال دارند، وارد دورهای از افول خواهند شد و فرصت طلایی رشد و توسعه از دست خواهد رفت.
در مجموع، بازار دیروز اگرچه با چهرهای منفی به کار خود پایان داد، اما این منفی از نظر بسیاری از تحلیلگران یک اصلاح سالم و حتی ضروری برای تداوم مسیر بازار بود. به شرطی که اخبار منفی سیاسی غلبه پیدا نکند و دولت بتواند از فرصتهایی مانند بهبود روابط خارجی و اصلاح ساختارهای اقتصادی بهدرستی استفاده کند.