این هفت، شش نمی‌شود!

 در این زمان، بازیکنان پرسپولیس نسبت به یکی از تصمیمات داور معترض بودند و دور او حلقه زدند. به‌طور مشخص سه نفر به احمد محمدی نزدیک بودند؛ وحید امیری، مرتضی پورعلی‌گنجی و علیرضا عنایت‌زاده. ناگهان اما سروش رفیعی از فاصله دور خودش را به آن جمع رساند و با یک حرکت فیزیکی ناخوشایند عنایت‌زاده را از منطقه دور کرد. رفیعی گردن بازیکن جوان پرسپولیس را گرفت و به تندی عقب کشید. بعد همه چند نوبت با پرخاش بر سر او فریاد زد: «برو، برو.» این در حالی است که عنایت‌زاده از ابتدا در آن صحنه حضور داشت و در واقع اصلا به داور نزدیک نشده بود. بعدتر هم امیری و پورعلی‌گنجی و خود سروش در صحنه باقی ماندند.

ویدئوی کوتاه مربوط به این صحنه، در ساعات بعد از پایان مسابقه پرسپولیس بارها و بارها بازنشر شد و بسیاری از کاربران نسبت به آن واکنش منفی نشان دادند. غیر از اینکه برخورد رفیعی زننده و غیرلازم بود، واکنش‌های منفی به این داستان بیشتر از آنجا نشات می‌گرفت که شماره هفت سرخ‌پوشان مدت‌هاست سعی می‌کند در زمین ژست بازیکن بزرگ‌تر و «رئیس» را بگیرد. سروش اگرچه ممکن است به‌طور شفاهی چنین ادعایی نداشته باشد، اما مجموعه رفتارهایش چنین ظنی را تقویت می‌کند. 

رفیعی دائما در حال صحبت کردن با بازیکنان خودی، رقیب و داوران است. او معمولا نخستین نفری است که بعد از پایان مسابقه خودش را به سمت سکوهای تماشاگران می‌رساند و سایرین را رهبری می‌کند. همچنین بارها دیده شده رفیعی بدون اینکه بازوبند کاپیتانی بر دست داشته باشد، در حلقه اتحاد پیش از شروع مسابقه برای بقیه نفرات نطق می‌کند؛ مجموعه رفتارهایی که شنیده می‌شود کم‌کم حوصله همه بازیکنان را سر برده. در همین راستا روایت‌های غیررسمی از درگیری‌های پراکنده در رختکن به خاطر این قبیل خلق و خوی سروش منتشر شده که طبیعتا ما اینجا آنها را تایید یا تکذیب نمی‌کنیم، اما همین مقداری که در زمین می‌بینیم هم کافی است تا برداشت خوبی از کنش‌های رفیعی نداشته باشیم. 

در این سال‌ها، تک و توک تصاویری از کریم باقری دیده شده که به عنوان بازیکن یا مربی با برخوردهای قهرآمیز، ستاره‌های پرسپولیس را مهار و مدیریت می‌کند. حالا هم شاید این شائبه در مورد رفیعی به وجود آمده باشد که شماره هفت فعلی سرخ‌ها بدش نمی‌آید شبیه شماره شش تاریخی این تیم باشد و آن شمایل را در اذهان تداعی کند. چنین چیزی اما غیرممکن است و رفیعی اگر چنین خیالی در سر دارد، تنها با اعتبار و جایگاه حرفه‌ای خودش بازی می‌کند. 

کریم از نوادر تاریخ فوتبال ایران بود که کاریزمای خاص خودش را هم داشت و جز در مواردی که چاره‌ای وجود نداشت، آن هم در قبال بازیکنان مدعی و پرسروصدا رفتارهای قهرآمیز انجام می‌داد. نه اینکه جلوی چشم میلیون‌ها نفر بیخود و بی‌جهت به یک جوان گمنام حمله کند و شخصیت او را زیر سوال ببرد. کاش سروش رفیعی که مخصوصا در حوزه مسائل اجتماعی تصویر خوبی از او در ذهن داشتیم، در سال‌های آخر دوران بازی‌اش مراقب آن تصویر باشد.