صفحه اصلی > اخبار بورس و فرابورس و صندق های سرمایه گذاری : آمریکا و چین؛ دشمنان استراتژیک، شرکای فناوری؟

آمریکا و چین؛ دشمنان استراتژیک، شرکای فناوری؟

از دیوار تعرفه تا پل هوش مصنوعی؛

آمریکا و چین؛ دشمنان استراتژیک، شرکای فناوری؟

جهان دیگر به قطب‌های قدیمی وفادار نیست؛ آمریکا در سودای مهار چین، درگیر دور باطلی از وابستگی فناورانه شده و در همین حین، آمریکای لاتین و آسیا آرام و بی‌صدا جای خود را در نقشه قدرت بازتعریف می‌کنند.در آستانه عصر جدیدی هستیم که تعرفه، ابزار قدیمی‌ست و هوش مصنوعی، رمز عبور بازیگران آینده.

به گزارش بورس نیوز؛ در آستانه نیمه دوم دهه ۲۰۲۰، نشانه‌های روشنی از تغییرات اساسی در نقشه ژئو‌اکونومیک جهان پدیدار شده‌اند؛ تغییراتی که از جنگ تعرفه‌ای آمریکا و چین آغاز شد، به دگرگونی‌های سیاسی در آمریکای لاتین کشیده شد، اروپا را با چالش‌های بنیادین مواجه کرد و اکنون حتی آینده‌ی فناوری‌های فیزیکی مانند هوش مصنوعی را به همکاری‌های دو‌جانبه وابسته ساخته است. آنچه از دل این تحولات بیرون می‌آید، تصویر یک اقتصاد جهانی پیچیده، وابسته و به‌شدت چند‌قطبی است.

آیا دوران “جدایی راهبردی” آغاز شده یا فقط ویترینی برای قدرت‌نمایی است؟

جنگ تعرفه‌ای میان آمریکا و چین در نگاه اول شاید تنها یک اختلاف تجاری به‌نظر برسد، اما تحلیلی دقیق‌تر نشان می‌دهد این جنگ آغازگر یک فرآیند پیچیده‌تر با پیامد‌هایی ژرف در ساختار تجارت جهانی بوده است. بانک دویچه آلمان با بررسی این روند به نکته‌ای کلیدی اشاره می‌کند: ایالات متحده اگرچه ظاهراً به‌دنبال جدایی کامل اقتصادی از چین بود، اما در عمل به‌سمت «جدایی راهبردی بخش‌بخش» حرکت کرده؛ چرا که وابستگی مصرف‌کنندگان آمریکایی به کالا‌های چینی، بسیار بیشتر از آن است که بتوان آن را یک‌باره قطع کرد.

چین نیز از دل تجربه‌های تاریخی خود، از جمله “قرن تحقیر”، امروز به سطحی از بلوغ ژئو‌اقتصادی رسیده که بتواند در برابر فشار‌های اقتصادی مقاومت کند. این کشور اکنون بزرگ‌ترین نیروی دریایی جهان را دارد و در صنایع استراتژیکی، چون مخابرات، خودرو‌های برقی و هوش مصنوعی حرف اول را می‌زند. به‌عبارت دیگر، دنیا دیگر با یک چینِ منفعل طرف نیست.

در همین اثنا، آمریکای لاتین در سال ۲۰۲۵ فراتر از پیش‌بینی‌ها ظاهر شده است. کشور‌های آند مانند پرو، شیلی و آرژانتین نه‌تنها از شوک‌های اقتصادی سال‌های اخیر رهایی یافته‌اند، بلکه به لطف صادرات قوی مواد معدنی، سیاست‌های پولی تسهیل‌گر و فضای سیاسی نسبتاً باثبات، در مسیر رشد قرار گرفته‌اند.

تحلیل‌گران بهبود شاخص اعتماد مصرف‌کننده، کاهش نرخ بهره و تقویت صادرات را از دلایل اصلی این پویایی می‌دانند. در آرژانتین، توافق‌های مثبت با صندوق بین‌المللی پول و امید به نتایج انتخابات میان‌دوره‌ای موجب رشد سرمایه‌گذاری خارجی شده، به‌ویژه در بخش‌های انرژی و معدن. در سایر کشور‌ها نیز، مانند شیلی و پرو، انتخابات پیش رو می‌تواند با به قدرت رسیدن دولت‌های بازارمحور، به ثبات بیشتر اقتصادی منجر شود.

اروپا؛ رویای قطب سوم یا واقعیت شکننده؟

در سوی دیگر، اروپا با وجود بهبود در برخی شاخص‌های اقتصادی نظیر تورم و درآمد واقعی، با سه پرسش بنیادین دست‌وپنجه نرم می‌کند: آیا سایر کشور‌های عضو می‌توانند همانند آلمان سیاست مالی انبساطی را دنبال کنند بدون آنکه دچار بحران بدهی شوند؟ آیا اروپا می‌تواند عقب‌ماندگی خود در حوزه فناوری‌های نوین مانند هوش مصنوعی را جبران کند؟ و آیا این قاره توان ایفای نقش به‌عنوان یک “قطب سوم” در برابر دو قطب آمریکا و چین را دارد؟

تحلیل‌گران معتقدند ساختار نهادی اروپا به‌ویژه با محدودیت‌های سیاسی و اختلافات درونی – امکان تبدیل شدن به یک قدرت ژئوپلیتیکی مستقل را بسیار دشوار کرده است. افزون بر آن، بازار کار سخت‌گیرانه، وابستگی انرژی و فقدان سرمایه‌گذاری‌های بزرگ در تکنولوژی، از موانع اصلی این مسیر هستند.

چرا آمریکا نمی‌تواند چین را نادیده بگیرد

بانک دویچه در تحلیل خود به این نکته اشاره می‌کند که این کشور‌ها در آینده نزدیک به میدان اصلی رقابت ژئوپلیتیکی بدل خواهند شد. این روند نه‌تنها الگو‌های سنتی وابستگی را تغییر خواهد داد، بلکه فضای مانور تازه‌ای برای کشور‌هایی فراهم می‌کند که از هوشمندی راهبردی بهره ببرند.

درحالی‌که بحث جدایی اقتصادی میان چین و آمریکا در جریان است، در حوزه فناوری‌های فیزیکی، به‌ویژه هوش مصنوعی، مسیر متفاوتی در حال شکل‌گیری است. گزارش مورگان استنلی تأکید می‌کند که بلندپروازی‌های آمریکا در توسعه “هوش مصنوعی فیزیکی” – ترکیبی از سخت‌افزار و الگوریتم‌های پیشرفته – بدون همکاری با چین عملاً غیرممکن است.

چین در حوزه تولید سخت‌افزار‌های مرتبط با AI، جایگاه ممتازی دارد و حتی شرکت‌هایی مانند تسلا نیز برای گسترش فناوری خود ناگزیر از همکاری با چین هستند. این یعنی رقابت الزاماً به معنای قطع ارتباط نیست. بلکه ممکن است دوران جدیدی آغاز شود که در آن رقابت ژئوپلیتیکی در کنار همکاری صنعتی شکل بگیرد.

در این چشم‌انداز پیچیده، آنچه روزبه‌روز برجسته‌تر می‌شود، نقش جنوب جهانی است. کشور‌هایی مانند عربستان، کشور‌های آمریکای لاتین و جنوب شرق آسیا، دیگر صرفاً تماشاگر بازی قدرت‌های بزرگ نیستند. آنها به بازیگران مستقلی تبدیل شده‌اند که می‌توانند توازن ژئو‌اکونومیک را تغییر دهند.

 

نظم اقتصادی آینده؛ درهم‌تنیده، اما نامطمئن

آنچه از مجموعه این تحلیل‌ها برمی‌آید، این است که نظم اقتصادی آینده جهان در‌حال شکل‌گیری است، اما به‌هیچ‌وجه قابل پیش‌بینی و یک‌دست نیست. جدایی‌های تجاری، همکاری‌های فناورانه، رشد‌های منطقه‌ای و ناکارآمدی ساختاری در اروپا همگی همچون قطعات یک پازل بزرگ و متحرک‌اند.

این پویایی‌ها، در کنار ظهور قدرت‌های نو در آمریکای لاتین و جنوب جهانی، می‌تواند فرصت‌هایی تازه و در عین‌حال ریسک‌هایی جدی برای سرمایه‌گذاران، سیاست‌گذاران و صنعت‌گران ایجاد کند. تنها آنهایی که با نگاهی تحلیلی، منعطف و چند‌وجهی به این تحولات نگاه کنند، قادر خواهند بود مسیر درست را در این چشم‌انداز پرچالش بیابند.

پایان مطلب

اشتراک گذاری :

پست های مرتبط

تحرکات جدید بورس

در پادکست «تریبون بورس» مطرح شد؛ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۲۸ ۱۹:۰۰ بزرگنمایی…

اگر ابهامات کمتر شود، بازار به مدار صعودی بازمی‌گردد

شفاف‌سازی‌ها، اهرم تعادل بازار در روزهای پرابهام؛ محمدحسین علی‌بخشی تحلیلگر تحلیلگر کارگزاری…

بورس در قله‌

به گزارش گروه آنلاین روزنامه دنیای اقتصاد،  در جر یان معاملات امروز یکشنبه…