ستاره زنی میانسال است که به همراه همسرش برای طلاق اقدام کرده است. ستاره برای اعتمادآنلاین از دلایل این طلاق میگوید.
*چند سال است با هم زندگی میکنید؟
حدوداً 25 سال.
*زمان زیادی است. چطور شد تصمیم به طلاق گرفتید؟
مدتی است شوهرم میگوید میخواهد تنها باشد. در واقع او خواستار این طلاق است.
*تو هم قبول کردی؟
بله قبول کردم. در این سن و سال چرا باید در کنار مردی زندگی کنم که هیچ علاقهای به من ندارد.
*چرا شوهرت این حرف را میزند؟
او میگوید از اول هم دوست نداشته با من زندگی کند. به خاطر بچهها این کار را کرده است. حالا که بچهها بزرگ شدهاند دیگر لازم نیست ما کنار هم باشیم.
*بچههایت کجا هستند؟
یکی از دخترانم شیراز زندگی میکند. پسرم هم در تهران است. هر دو ازدواج کردهاند.
*نوه دارید؟
بله هم دخترم و هم پسرم بچهدارند. آنها زندگی خودشان را دارند.
*بچههایت از جدایی شما خبر دارند؟
راستش من اجازه ندادم شوهرم به آنها چیزی بگوید. گفتم بعد از طلاق کمکم خودم میگویم.
*چرا؟
به هر حال آنها تحت تاثیر قرار میگیرند و من مادرم و باید از بچههایم مراقبت کنم.
*خودت حس کرده بودی شوهرت تو را دوست ندارد؟
من چنین احساسی نداشتم. همیشه فکر میکردم او اگر ساکت است یا کمتر به من نزدیک میشود به خاطر خستگی است. من به او سخت نمیگرفتم.
*بعد از طلاق چه میکنی؟
قرار شد شوهرم در آپارتمانی که در شمال کشور داریم زندگی کند و من در همین خانه بمانم. در واقع اموال را اینطور تقسیم کردیم. بعد از طلاق هم به نامم میکند. این شرط طلاق من است که قبول کرده است.
